مسیر تازه بازاریابی در دنیای پُرآشوب، مارکتینگ کوانتومی خواهد بود. وقتی همهچی هست، اما یه چیزی نیست…
تا حالا شده همهچی رو درست چیده باشی، ولی اون نتیجهای که باید، نیاد؟
– کمپینت اجرا شده،
– قیف فروشت فعاله،
– پرسونای مشتری هم با دقت طراحی شده،
– حتی با دیتا و ابزارهایی کار کردی که خیلیها تحسینش میکنن…
ولی بازم احساس میکنی یه چیزی جا میزنه.
شاید فروشت هست، اما پایداری نداره.
شاید تعامل داری، ولی وفاداری نه.
یا شاید فقط نمیفهمی چرا بعضی وقتا همهچی کار میکنه،
و یه وقتایی، هیچی.
اگه این حس برات آشناست، بدون که:
مسئله نه توی کارت بوده، نه حتی ابزارهایی که استفاده کردی…
احتمالاً «مدل فکریای» که باهاش به ذهن مشتری نگاه میکنی،
دیگه به اندازهی کافی عمیق و بهروز نیست.
مسیر تازه بازاریابی در دنیای پُرآشوب
ما تو دنیایی زندگی میکنیم که دیگه ساده نیست.
همهچیز در حال نوسانه:
آدمها، تصمیمهاشون، احساساتشون، انتخابهاشون.
و این یعنی:
بازاریابی هم دیگه نمیتونه ایستا، خطی، و تکبعدی باشه.
اینجا جاییه که یه سوال مهم مطرح میشه:
«اگه ذهن مشتری شبیه یه سیستم نوسانی و چندحالته باشه،
چرا ما هنوز داریم با مدلهایی کار میکنیم که فقط یه مسیر مستقیم رو میبینن؟»
ما نمیخوایم مدلهای قبلی رو رد کنیم –
نه قیف فروش، نه پرسونای دقیق، نه محتوا، نه اتوماسیون.
ما فقط میخوایم لایهی عمیقتری رو اضافه کنیم.
لایهای که بتونه نوسانات ذهن مشتری رو بفهمه،
و بر اساس اون، تصمیمسازی کنه.
ما اسم این لایه رو گذاشتیم:
مارکتینگ کوانتومی
یه مدل مفهومی و اجرایی که کمک میکنه:
بفهمی ذهن مشتری در لحظه توی چه حالتیه
بدونی چطور باید باهاش ارتباط بگیری
و پیامهایی بسازی که فقط تبلیغ نباشن — بلکه «رزونانس ذهنی» ایجاد کنن.
اینجاقراره:
بفهمیم چرا مارکتینگ دیگه به مدلهای خطی خیلی جواب نمیده؟
با رفتار نوسانی مشتری آشنا شیم!
و ببینیم مارکتینگ کوانتومی دقیقاً چیه و چطور به ما کمک میکنه بهتر ببینیم، بهتر ارتباط بگیریم، و بهتر رشد کنیم.
قرار نیست به بهت بگم “راهتو اشتباه رفتی”، بلکه:
بیا یه جور دیگه ببینیم. شاید این مدل تازه، کمک کنه چیزایی رو بفهمی که قبلاً فقط حسشون میکردی.
ذهن مشتری در مسیر تازه بازاریابی
(نگاهی تازه، از دل فیزیک) اگه ازت بپرسم:
مشتری وقتی تصمیم میگیره چیزی رو بخره، دقیقاً چی توی ذهنش میگذره؟
چی باعث میشه یه «بله» بگه، یا یه «نه»؟
احتمالاً میگی: نیاز داره، محصول رو دوست داره، قیمت براش مناسبه، برندتو میشناسه…
همهی اینا درسته.
اما بذار یه سؤال دیگه بپرسم:
چرا گاهی با اینکه همهی اینا هست، نمیخره؟
یا برعکس:
چرا گاهی توی لحظه، ناگهانی تصمیم به خرید میگیره،
در حالیکه هیچکدوم از فاکتورهای بالا رو قبلاً نداشته؟
اینجاست که میفهمیم:
ذهن مشتری، مثل یه سیستم منطقیِ قابل پیشبینی عمل نمیکنه.
بیشتر شبیه یه سیستم پُر از نوسان، چندگانگی، و حتی رفتارهای غیرقابل توضیحه.
و این دقیقاً چیزیه که فیزیک سالهاست کشفش کرده —
در دنیای ذرات زیراتمی.
مشتری مثل یک ذره کوانتومی فکر میکنه
توی فیزیک کوانتوم، وقتی یک ذره (مثلاً یک الکترون) رو بررسی میکنی،
نمیتونی با قطعیت بگی «کجاست» یا «چه حالتی داره».
اون ذره ممکنه همزمان در چند حالت وجود داشته باشه.
این پدیده رو بهش میگن: Superposition یا همنهشتی.
تا وقتی که نری و «مشاهدهاش» نکنی، نمیتونی بگی واقعاً تو کدوم حالته.
و لحظهای که نگاهش میکنی، یکی از اون حالتها واقعی میشه – و بقیه ناپدید میشن.
حالا بذار اینو بیاریم توی ذهن مشتری:
- مشتری ممکنه همزمان چند نیاز، چند تصمیم، چند احساس متضاد داشته باشه
- ممکنه هم بخواد بخره، هم شک داشته باشه
- هم به برندت اعتماد داشته باشه، هم یهذره مقاومت کنه
و تو بهعنوان مارکتر یا برند، فقط یه بُرش از این ذهن رو میبینی — اون هم وقتی که مشتری رو «مشاهده» میکنی.
یعنی مثلاً کلیک میکنه، سوال میپرسه، یا خرید میکنه.
ولی اون چیزی که پشت این واکنش بوده… پر از احتمال بوده، نه قطعیت
رفتار ذهنی مشتری = ترکیبی از چند اصل فیزیکی:
صل فیزیکی | ترجمه در مارکتینگ |
---|---|
Superposition (چندگانگی) | مشتری همزمان در چند حالت ذهنیه |
Observer Effect (اثر ناظر) | نحوهی برخورد تو، میتونه رفتارشو عوض کنه |
Uncertainty (عدم قطعیت) | هیچ رفتار ۱۰۰٪ قابل پیشبینیای وجود نداره |
Probability Field (میدان احتمال) | خرید یا تعامل، یه خروجی احتمالی از چندگانگی ذهنیه |
و حالا سوال مهمتر:
اگه ذهن مشتری اینقدر نوسانی و چندحالتهست،
چرا ما هنوز داریم با مدلهایی کار میکنیم که فرض میکنن مشتری یه خط مستقیم رو دنبال میکنه؟
اینجاست که مدل «مارکتینگ کوانتومی» نه فقط جالب،
بلکه ضروری میشه — چون داره سعی میکنه با زبان رفتار ذهنی امروز مشتری حرف بزنه.
نه برای جایگزینی همهچی،
بلکه برای تکمیل مدل ذهنی ما از بازاریابی.
جمعبندی بخش اول:
- ذهن مشتری پیچیدهتر از چیزییه که مدلهای خطی نشون میدن.
- رفتار خرید، از دل نوسان و احتمال بیرون میاد، نه فقط منطق و ترتیب.
- ما به مدلی نیاز داریم که بتونه با این نوسانات همگام بشه.
- و این دقیقاً کاریه که مارکتینگ کوانتومی میخواد انجام بده.
مارکتینگ کوانتومی یعنی چی؟
و چه چیزی باعث میشه یه مدل متفاوت باشه، نه فقط یه اسم جدید؟
تا اینجا با هم دیدیم که ذهن مشتری یه مسیر مشخص، صاف و منطقی رو طی نمیکنه.
شبیه یه الگوریتم خطی نیست که بگی:
«اگه اینو بگه، پس اون کارو میکنه.»
بیشتر شبیه یه فضای چندحالتهست.
مثل یه ذهن در نوسانه، که ممکنه توی لحظهی تصمیمگیری، صد تا احتمال مختلف توش جریان داشته باشه.
حالا سؤال اینه:
اگه ذهن مشتری یه میدان نوسانیه،
بازاریابی ما چطوری باید باهاش ارتباط بگیره؟
اینجا همون جاییه که مارکتینگ کوانتومی وارد میشه.
نه به عنوان یه مدل فانتزی، نه یه واژهی خاص برای تفاخر.
بلکه به عنوان یه «مدل فکری و اجرایی» که تو رو با واقعیت پیچیدهی امروز هماهنگ میکنه.
مارکتینگ کوانتومی چیه، دقیقاً؟
یه مدل بازاریابیه که از مفاهیم فیزیک کوانتوم الهام گرفته تا:
نوسانات ذهنی مشتری رو درک کنه.
تصمیمگیریهای چندحالته رو شناسایی کنه.
و بر اساس اون، پیام، محتوا، زمان و کانال ارتباطی رو بازطراحی کنه.
ولی یه نکته مهم:
ما تو این مدل نمیخوایم بازاریابی علمی رو با استعاره قاطی کنیم که فقط جذاب به نظر برسه.
مارکتینگ کوانتومی یه بازی با کلمات نیست.
این مدل روی چند اصل کلیدی بنا شده که هم قابل فهمه و هم قابل اجرا.
بیاین با هم مزیتها و تفاوتهای اصلی این مدل رو ببینیم:
تفاوتهای کلیدی مارکتینگ کوانتومی با مدلهای رایج:
مدل رایج بازاریابی | مارکتینگ کوانتومی |
---|---|
مسیر خطی: آگاهی → علاقه → خرید | مسیر نوسانی: چندگانگی تصمیمها در لحظه |
پرسونای ثابت برای همه | درک حالتهای روانی متغیر مشتری در لحظه |
پیام واحد برای کل کمپین | پیامهای چندحالته بر اساس رفتار نوسانی |
طراحی کمپین برای “اکثریت” | مدلسازی ذهنی برای “لحظهی تصمیم” هر فرد |
تمرکز روی ابزار | تمرکز روی میدان ذهنی مشتری |
چه کاری برات انجام میده؟
مارکتینگ کوانتومی بهت کمک میکنه:
مدل ذهنی مشتریتو بسازی (نه فقط پرسونا)
پیامهایی تولید کنی که توی ذهن نوسانی مشتری، رزونانس ایجاد کنن
بدونی که کی، کجا، و با چه لحنی باید با مشتری ارتباط بگیری
و از همه مهمتر:
بازاریابی خودتو از حالت حدسی، به حالت تحلیلی-احساسی برسونی
این یعنی چی بهطور واقعی؟
یعنی به جای اینکه بگی:
«مشتری من زن ۳۰ سالهست که علاقهمنده به فلان محصول»
میگی:
«مشتری من ممکنه امروز توی فاز مقاومت باشه، فردا فاز هیجان، و من باید مدل رفتارشو بفهمم، نه فقط اطلاعات دمدستیشو.»
و اینجاست که مارکتینگ تو، بهجای تقلید از بازار، تبدیل میشه به طراحی دقیق مسیر ذهنی.
مارکتینگ کوانتومی یه مدل ذهنیه که واقعیت ذهن نوسانی مشتری رو میفهمه.
بهجای اینکه به مشتری بگه «تو کی هستی؟»
میپرسه: «الان تو چه حالتی هستی؟»و بهت کمک میکنه هم بفهمی، هم تأثیر بذاری — دقیق، عمیق، انسانی.
مارکتینگ کوانتومی چطور عمل میکنه؟
از تحلیل ذهن مشتری، تا طراحی رشد واقعی
تا اینجا به یه نقطه مشترک رسیدیم:
مشتری، یک موجود خطی نیست
ذهنش پر از نوسان، چندگانگی و تصمیمگیریهای پویا و لحظهایه
پس بازاریابی هم باید با همین ویژگیها همفرکانس بشه
حالا وقتشه ببینیم مارکتینگ کوانتومی دقیقاً چه مسیری رو طی میکنه تا این هماهنگی رو بسازه.
ماجرا از کجا شروع میشه؟
از یه سؤال ساده اما حیاتی:
«مشتری من، توی لحظه تصمیمگیری، دقیقاً توی چه حالتیه؟»
اگه ندونی، نمیتونی درست حرف بزنی
اگه ندونی، پیام قوی توی زمان اشتباه میره
و اگه ندونی، حتی بهترین پیشنهاد هم نادیده گرفته میشه
پس گام اول، همینه:
تحلیل نوسان ذهنی مشتری
ما نمیخوایم فقط بدونیم مشتری چند سالشه یا از کجا اومده.
ما میخوایم بدونیم الان توی ذهنش:
تو فاز مقایسهست یا فاز تصمیمگیری؟
دنبال کنترل ذهنیه یا دنبال هیجان؟
نیاز داره حس امنیت بگیره، یا حس متفاوت بودن؟
اینجا از تکنیکهایی استفاده میکنیم مثل:
تحلیل لحن جستجو
رفتار در صفحهها
توالی کلیکها و نوسانهای بازگشت
و از دل این دادهها، چیزی درمیاریم که بهش میگیم:
نقشه وضعیتهای ذهنی مشتری (Mental State Map)
طراحی پیامهای چندحالته (Resonant Messaging)
وقتی فهمیدی مشتری توی چه حالتیه،
دیگه پیامهات نباید «یکسان» باشن برای همه.
تو باید پیامهایی طراحی کنی که با حالتهای مختلف ذهن مشتری رزونانس ایجاد کنن.
مثلاً:
اگه مشتری تو فاز شک و مقاومت باشه → پیام باید آرامشبخش، همدل، بیفشار باشه
اگه تو فاز انگیزه و تمایل باشه → پیام باید جسور، دعوتکننده، شفاف باشه
اگه تو فاز بیتفاوتی باشه → پیام باید تیز، غیرمنتظره و برانگیزاننده باشه
این پیامها مثل سیگنالهاییان که وقتی با «فرکانس ذهن» مشتری هماهنگ بشن، اثر میذارن.
نه بهخاطر فریبکاری، بلکه بهخاطر همدلی.
اصلاح نقاط تماس، هماهنگ با ذهن مشتری
تو مدلهای رایج، نقاط تماس (Touchpoints) از قبل تعریف میشن:
تبلیغ → لندینگ → ایمیل → خرید
ولی توی مارکتینگ کوانتومی، این مسیر نوسانی و قابلتغییره.
بسته به حالتی که مشتری داره،
ممکنه لندینگت تبدیل به ایستگاه تعامل بشه
یا ایمیلت بشه نقطه شروع اعتماد
یا یه محتوای ساده توی اینستاگرام، بشه جرقه خرید
پس این مدل یاد میگیره که هر کانال چه نقشی داره – در چه زمانی، برای چه ذهنیتی.
ساخت مدل رشد نوسانی، نه خطی
بهجای اینکه بگی:
«مشتری بیاد، تبدیل شه، وفادار شه»
میگی:
«مشتری در نوسانه. بیاد، بره، برگرده، تردید کنه، هیجانزده شه، دوباره برگرده…»
و ما به جای ناراحت شدن از این نوسان،
اون رو در آغوش میگیریم، مدلش میکنیم، و از دلش رشد میسازیم.
در یک نگاه: فرایند مارکتینگ کوانتومی
درک نوسان ذهنی مشتری (نه فقط داده آماری)
ساخت پیامهای متناسب با حالتهای ذهنی
بازطراحی نقاط تماس بر اساس درک لحظه
ساخت مسیر رشد نوسانی، قابل گسترش و انسانی
این مدل، شاید پیچیده به نظر بیاد،
ولی وقتی درست پیادهاش کنی، نتیجهش چیزی میشه که همیشه دنبالش بودی:
نرخ تبدیل بهتر
مشتری وفادارتر
برند همدلتر و انسانیتر
دو مسیر برای ورود به بازاریابی کوانتومی
یکی برای کسبوکارهایی که دنبال رشد واقعیان
یکی برای مارکترهایی که دنبال تمایز فکریان
تا اینجا با هم دیدیم که مارکتینگ کوانتومی یه مدل صرفاً فکری نیست؛
یه مدل کاربردیه، و حالا وقتشه وارد زندگی واقعی کسبوکارها و مارکترها بشه.
ما برای اینکه این مدل رو قابل استفاده و قابل تبدیل به خروجی کنیم،
دو مسیر مجزا طراحی کردیم — زیر یک چتر مفهومی مشترک:
مسیر اول: برای کسبوکارها و مدیران برند
Quantum Growth Plan
اگر تو صاحب یه برند، مدیر رشد یا رهبر یه استارتاپی،
حتماً دغدغهت اینه که چرا فروش نوسانیه؟ چرا مشتریا وفادار نمیمونن؟ چرا بعضی کمپینها بیدلیل شکست میخورن؟
ما توی این مسیر به جای اینکه فقط بگیم «کمپینت رو فلان کن»،
میایم و مدل ذهنی مشتری تو رو تحلیل میکنیم.
کاری که انجام میشه:
تحلیل دادههای رفتاری مشتری با زاویه ذهنی
ساخت نقشه وضعیتهای ذهنی مشتریهای کلیدی
بازطراحی پیامها و نقاط تماس
طراحی کمپینهایی که با نوسان ذهن مشتری هماهنگ باشن
ایجاد داشبورد تصمیمگیری برای تیم مارکتینگ
خروجیای که میگیری:
افزایش نرخ تبدیل (Conversion)
کاهش افت فروش یا ترک فرایند خرید
مدل رشد قابل توسعه و هماهنگ با نوسان بازار
و از همه مهمتر: درک عمیقتری از روان مشتری
چی دریافت میکنی؟
مشاوره عمیق + آنالیز دادهها
بازطراحی مسیر مارکتینگ
دسترسی به مدل و ابزارهای ذهنی برای تیم داخلی
این مسیر، برای کسبوکارهایی طراحی شده که دنبال رشد پایدار و دقیقان، نه رشد شانسی.
مسیر دوم: برای مشاورها، استراتژیستها و مارکترها
Quantum Edge Program
اگه تو مشاور مارکتینگی،
فریلنسر، مدرس، استراتژیست یا کسی هستی که با مشتری سروکار داره،
حتماً میدونی که دیگه چیزای عمومی، اثر نمیذاره.
تو این مسیر ما قراره بهت یه مدل فکری و اجرایی بدیم
که باهاش توی جلسهها، ارائهها، طراحیها و پروژههات بدرخشی — نه فقط با تکنیک، بلکه با بینش.🎓 توی این برنامه چی یاد میگیری:
مبانی مارکتینگ کوانتومی و فیزیک رفتار ذهنی مشتری
تحلیل وضعیتهای ذهنی و ساخت مدل استدلالی
تمرین روی پروژههای واقعی و سناریوهای پرچالش
ساخت ابزار شخصیسازیشده برای تحلیل و ارائه
چی بهدست میاری؟
یک مدل فکری که تو رو از بقیه متمایز میکنه
ابزارهایی که میتونی تو پروژههات ازش استفاده کنی
تمرینهایی برای رزومهسازی واقعی
و در نهایت، مدرک رسمی Quantum Certified برای اثبات تخصصت
این برنامه برای مارکترهایی طراحی شده که دیگه دنبال “اطلاعات” نیستن — دنبال “بینش اجرایی”ان.
چرا دو مسیر؟ چون دو ذهن، دو دغدغه
دغدغهی کسبوکارها | دغدغهی مارکترها |
---|---|
فروش واقعی، رشد پایدار، درک مشتری | تمایز فکری، ابزار جدید، اثربخشی واقعی |
میخوان بدونن چرا مشتری میخره یا نمیخره | میخوان بدونن چطور بفهمن و نشون بدن که میفهمن |
دنبال راهحل برای تیم و بازار هستن | دنبال ابزار برای ارائه و اعتبار حرفهای هستن |
مسیر تازهای باز شده… تو دعوتی!
تا اینجا، با هم یه چشمانداز تازه رو دیدیم:
اینکه ذهن مشتری، چیزی فراتر از مدلهای خطی، قیفها و پرسوناهای ایستا هست.
اینکه رفتار مشتری، بیشتر شبیه یه ذرهی کوانتومیه تا یه نقطه در نقشهای از پیش طراحیشده.
و مهمتر از همه:
اینکه میتونیم این پیچیدگی رو بفهمیم، مدل کنیم، و حتی ازش رشد بسازیم.مارکتینگ کوانتومی نمیخواد چیزی رو حذف کنه یا زیر سوال ببره.
نه ابزارها رو، نه تجربههای گذشته رو، نه حتی مدلهای سنتی رو.
مارکتینگ کوانتومی فقط میگه:
«بیایم عمیقتر ببینیم.
بیایم نوسان ذهن مشتری رو بشنویم.
بیایم بهجای فشار، هماهنگی بسازیم.
بهجای الگوبرداری، واقعیت رو مدل کنیم.»
و اگه تو جزو اونهایی هستی که:
همیشه حس میکنی یه چیزی توی مدلهای فعلی کمه
دنبال بینش واقعیتری از مشتریهات هستی
میخوای توی پروژهها، جلسهها، کمپینها، واقعاً متمایز باشی
یا صرفاً دوست داری یک لایه فکری جدید به کارت اضافه کنی…
ما اینجاییم که مسیر رو باهات شروع کنیم.
حالا تو میتونی از اینجا شروع کنی:
انتخاب تو | پیشنهاد ما |
---|---|
صاحب کسبوکاری هستی؟ | [درخواست مشاوره برای Quantum Growth Plan] |
مارکتری باهوشی که دنبال تمایزه؟ | [ثبتنام در Quantum Edge Program] |
هنوز کنجکاوی؟ | از من بپرس |
چون بازاریابی، دیگه یه مسیر خطی نیست.
یه پدیده کوانتومیه، و تو اگه مدلشو بفهمی…
میتونی دقیقتر ببینی، عمیقتر بسازی، و متفاوتتر رشد کنی.
پایان مقاله، اما آغاز یک مدل فکری تازه.
سلام و درود خدمت استاد گنجی عزیز
تبریک بابت این نگاه خلاقانه و به نظرم نوعی ساختارشکنی در مسیر بازارسازی و بازاریابی نوین .
جا انداختن این رویکرد قطعا چالشهای خاص خودش رو داره چون به نظرم نگاه عمیق و ایده آلی رو در جامعه بازارسازان و بازاریابان میطلبه در واقع یه نگاه امیقتر نسبت به نگاه های سطحی موجود هست .
ولی قطعا موج جدیدی رو در فضای مارکتینگ ایجاد خواهد کرد.
مثل همیسه براتون آرز وی موفقیت دارم
ممنونم از لطفتون. مارکتینگ کوانتومی ترکیب دو حوزه ای هست که سالها در اون کار کردم ( فیزیک و مارکتینگ) بعلاوه تجربیاتی که در کسب و کارهای مختلف بدست آوردم.