آموزش کاربردی کسب و کار
اطلاعات بیشتر

فهرست مطالب

رهبری در برزخ؛ مدیریت کسب‌وکار در دوران جنگ، تحریم

رهبری در برزخ؛ مدیریت کسب‌وکار در دوران جنگ، تحریم و بی ثباتی اقتصادی. وقتی خودتم نمی‌دونی قراره چی بشه…

بعضی وقتا که شب می‌شه، نه انرژی داری، نه خواب‌ت می‌بره.
نه می‌دونی باید ادامه بدی، نه می‌تونی ولش کنی.
یه جایی موندی بین «باید بجنگم» و «دیگه نمی‌کشم».

رهبری در برزخ

اگه صاحب یه کسب‌وکار باشی، احتمالاً این حس برات خیلی آشناست.
تو باید امید بدی، در حالی که خودت هم پر از سوالی.
باید تصمیم بگیری، در حالی که هیچ‌چیزی معلوم نیست:
دلار فردا چند می‌شه؟ تحریم جدید چی می‌گه؟ شبکه‌های اجتماعی وصل می‌مونن؟ مشتری‌ها اصلاً می‌مونن؟

نه فقط بازار، حتی آینده خودت هم مبهم شده.

و حالا وسط این تاریکی،
یه تیم داری که چشم‌شون به توئه.
یه مشتری داری که هنوز با احتیاط خرید می‌کنه.
یه برندی داری که نباید ولش کنی، چون کلی از جونت براش گذاشتی.

این اسمش «رهبری در برزخ»هست.
نه مثل کتاباست، نه مثل ویدیوهای انگیزشی.
واقعی، خسته، خاکستری، ولی هنوز زنده.تو اینجا نمی‌خوام راه نجات جادویی بدیم.
فقط می‌خوایم با هم نگاه کنیم به اینکه چطور می‌شه توی این برزخ،رهبری کرد، دوام آورد، تیم رو از پخش شدن نجات داد،و شاید یه قدم کوچیک به سمت ثبات برداشت.

باید حضور داشته باشی!

تیم مثل یه خانواده‌ است توی قایق.
وقتی دریا طوفانی می‌شه، دنبال کسی می‌گرده که دست‌کم سکان رو گرفته باشه. یه ناخدا که بگه سکان رو در دستم دارم نگران نباشید!
نه لزوماً کسی که جواب همه چی رو می‌دونه و راه نجات رو ارائه میده… فقط یکی که هست که کسب و کار رو پیش ببره!

این روزها از بیشتر صاحبان کسب و کار می شنویم که می گن وایستا ببینیم چی میشه!!!

اینجوری یعنی تو طوفان کشتی رو ول کنی تا اگه طوفان تموم شد، اگه زنده موندیم، اگه کشتی سالم و قابل استفاده بود من می گم چی کار کنیم!

نه!!! الان باید باشی. باید ریسک و خطرها رو تا جایی که میشه کم کنی. این کسب و کار رو براش زحمت کشیدی تا به اینجا رسیده! با تیم حرف بزن، برنامه ریزی  و حل مسئله در بحران داشته باش. به تیم بگو چی تو سرت هست.

اما وقتی اون صدا قطع بشه، وقتی روزها بگذره و تیم ندونه که مدیر کجاست، داره به چی فکر می‌کنه، برنامه‌ش چیه، حتی حالش چطوره…
آروم‌آروم، تیم می‌ریزه.

رهبری در برزخ؛ مدیریت کسب‌وکار در دوران جنگ، تحریم
نه با جیغ و دعوا، با سکوت.

  • یه نفر کمتر سوال می‌پرسه

  • یکی دیگه فقط کار می‌کنه که تموم شه، نه با دل

  • اعتماد می‌ریزه

  •  اون احساس «ما با همیم» یواش‌یواش بخار می‌شه

همه دنبال یه نشونه‌ان. حتی یه پیام کوتاه.
یه جمله ساده مثل:

«بچه‌ها شرایط سخته، ولی من هستم. هنوز داریم فکر می‌کنیم. هنوز می‌خوایم بسازیم.»

همین جمله، می‌تونه یه تیمو نجات بده.

 قرار نیست همیشه راه‌حل داشته باشی.
قرار نیست قوی باشی، بی‌نقص باشی، برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشی.
ولی باید دیده بشی. باید بگی “من هستم.” نه فقط عنوان مدیرعامل و مدیر تیم …

چون نبودن رهبر، بدتر از بودن و اشتباه کردنه.نبودن یعنی رها شدن.و هیچ تیمی، هیچ مشتری‌ای، از رها شدن جون سالم به‌در نمی‌بره.

تو بحران، رهبر بودن یعنی چی واقعاً؟

تو روزهای نرمال، مدیریت یعنی هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، شاخص عملکرد، رشد، سود…
اما توی بحران؟ همه‌چی عوض می‌شه.

تو بحران، رهبر بودن یعنی:

 حضور داشتن حتی وقتی حرفی برای گفتن نداری.
لازم نیست همیشه با جواب بیای، فقط نشون بده که هنوز اون‌جایی. همین، نصف کاره.

 گفتن واقعیت، نه ساختن خیال.
نگو “همه‌چی عالیه” وقتی نیست. ولی بگو:

“شرایط سخته، می‌دونم. ولی ما داریم فکر می‌کنیم. هنوز تصمیمی نگرفتیم، ولی شما تنها نیستید.”

 کم کردن سردرگمی تیم.
آدم‌ها تو سکوت، هزار مدل برداشت می‌کنن.
تو بحران، تو باید کسی باشی که بگه:

“فعلاً تمرکز کنیم روی این سه تا کار. بقیه چیزا رو فعلاً بی‌خیال شیم.”

 تصمیم گرفتن، حتی اگه موقتی باشه.
تصمیم اشتباه بهتر از بی‌تصمیمیه.
رهبری یعنی توی مه، یه جهتی رو انتخاب کنی و حرکت رو متوقف نکنی.

 حفظ انرژی جمعی.
اگه تو فقط غر بزنی، اونا ناامید می‌شن.
ولی اگه تو یه نور کوچیک روشن کنی، ممکنه یکی دیگه هم شمع‌شو روشن کنه، و بعدی، و بعدی…

تو بحران، مدیریت یعنی عمل‌گرایی، صداقت، و دوام.
نه انگیزه‌سازی الکی، نه ژست قهرمانی.
فقط بودن. فقط موندن. فقط فکر کردن برای «الان».

چک لیست کارها، حتی اگه آینده تاریکه

 ۱. یه پیام ساده به تیم‌ت بده
نه نیاز به جلسه هست، نه نامه رسمی.
یه ویس ساده، یه یادداشت کوتاه تو گروه، حتی یه پیام شخصی به اعضای کلیدی تیم، که بگه:

«می‌دونم شرایط سخته. هنوز برنامه‌هامون قطعی نیست، ولی من پیگیرم. قرار نیست همه چی حل شه، ولی قراره با هم از این مقطع رد شیم.»

همین یه پیام، از ریزش روحیه تیم جلوگیری می‌کنه.

 ۲. کارها رو برای یک هفته آینده اولویت‌بندی کن
لازم نیست استراتژی بلندمدت بچینی.
فقط برای «هفت روز آینده» بگو:

  • چی لازمه انجام شه؟

  • چی رو می‌ذاریم کنار؟

  • چه کاری حتی شده نصفه، باید جلو بره؟

تو بحران، تصمیم‌های کوتاه‌مدت، نفس کسب‌وکار رو حفظ می‌کنه.

 ۳. وضعیت درآمد و هزینه رو بی‌رحمانه شفاف کن
شاید درآمد افت کرده. شاید خرج‌ها بالا رفته. اوکی.
ولی تا وقتی ندونی دقیقاً چقدر توان مالی داری، فقط توهم مدیریت داری.
یه اکسل ساده بزن. یا حتی روی کاغذ:

  • چقدر پول داری؟

  • برای چند روز دیگه کافیه؟

  • اگه قراره کاری رو قطع کنی، کدوم کم‌خطرتره؟

 ۴. با مشتری‌ها صادق باش، نه ساکت
اگه تأخیر داری، اگه تغییر قیمت داری، یا اگه نمی‌تونی سرویس بدی…
زودتر و محترمانه بهشون بگو.
مشتری ترجیح می‌ده واقعیت رو بدونه تا اینکه حس کنه رهاش کردی.

 ۵. از یه نفر کمک فکری بگیر
لزومی نداره خودت تنهایی از دل این برزخ رد شی.
اگه یه دوست، همکار، منتور یا حتی یه مشتری وفادار هست که می‌تونی باهاش حرف بزنی، زنگ بزن. ویس بده. چند دقیقه وقت بگیر.

یه نگاه جدید از بیرون می‌تونه نجات‌بخش باشه. یه مشاور عبور از بحران

نه دنبال شلوغ‌کاری باش. نه فلج شو.
تو فقط لازمه یکی دو قدم کوچیک برداری.
همین برای زنده نگه داشتن موتور کسب‌وکارت تو این شب تاریک کافیه.

اگه هنوز ایستادی، یعنی داری رهبری می‌کنی

شاید هیچ‌چیزی معلوم نباشه.
نه فردا، نه قیمت‌ها، نه اینترنت، نه حتی حال بازار.
اما اگه هنوز وسط این‌همه ابهام،
نشستی، فکر می‌کنی، نگران تیمی، دنبال راهی،
پس بدون… تو داری رهبری می‌کنی.

نه لامه صدای بلندی داشته باشی.نه قرار همه‌چی رو بدونی.نه نیاز به نقشه‌ای داری که بی‌نقص باشه.

فقط کافیه:

  • حضور داشته باشی

  • پشت تیم‌ روخالی نکنی

  • و حتی اگه با نور کم، یه جهت رو نشون بدی

همین یعنی رهبری.
تو برزخ، قهرمان اونه که نای ایستادن داره، نه نعره کشیدن.

 اگه امروز فقط یه قدم برداری، کافیه.
فردا شاید راه روشن‌تر شه، شاید نه.
ولی وقتی تیم ببینه که هنوز پشتش هستی،
شاید دوباره امید، از وسط همین مه، راهش رو پیدا کنه.

 کسب‌وکارهای کوچک و آنلاین (در دوران بحران، جنگ، تحریم)

  •  حضور مستمر در کانال ارتباطی اصلی (مثلاً استوری یا پیام ساده در واتساپ/تلگرام)
  •  بروزرسانی وضعیت سایت و پیج (حتی فقط یه پیام: «ما هنوز اینجاییم»
  •  بازبینی هزینه‌ها و نگه داشتن فقط موارد حیاتی
  •  حفظ تماس با مشتری‌های وفادار (یه پیام، یه یادآوری ساده)
  •  کاهش تعداد محصولات/خدمات به موارد کلیدی و ساده‌سازی فرآیند فروش
  •  تهیه پشتیبان از داده‌ها، لیست مشتری‌ها و محتوای مهم
  •  ثبت دامنه اختصاصی (اگه نداری) و آماده‌سازی یه صفحه ساده برای معرفی خودت (  راه اندازی یه وبسایت)
  •  همفکری با یه مشاور یا همکار برای پیدا کردن دید تازه
  •  استراحت کوتاه، اما آگاهانه، برای حفظ انرژی
  •  حفظ صمیمیت و صداقت در ارتباط با مخاطب (بدون شعار دادن)

 کسب‌وکارهای بزرگ‌تر (تیم‌های بالاتر از ۵–۱۰ نفر)

  •  ارسال پیام مدیریتی رسمی و شخصی‌سازی‌شده به تیم، حداقل هفته‌ای یک بار
  •  اولویت‌بندی پروژه‌ها بر اساس درآمد، منابع و پایداری
  •  بررسی و مدیریت جریان نقدی (cash flow) برای حداقل ۳ ماه آینده
  •  تحلیل وضعیت فروش و رفتار مشتری در شرایط ناپایدار
  •  مشخص‌ کردن تصمیم‌های کوتاه‌مدت (۴ هفته‌ای) با چشم‌انداز منعطف
  •  ایجاد کانال ارتباط مستقیم بین مدیران میانی و تیم‌ها
  •  تقویت بخش خدمات مشتری برای حفظ وفاداری
  •  تهیه نسخه پشتیبان از تمام دیتای عملیاتی (مالی، فروش، ارتباطی)
  •  بررسی سطح ریسک قراردادها و تعهدات حقوقی
  •  برنامه‌ریزی برای حفظ روحیه تیم: گفتگو، تنفس روانی، اعتمادسازی

یه نکته مشترک

سکوت، خطرناک‌ترین واکنشه.
حتی یه پیام ساده‌، یه پاسخ کوتاه، یا یه بروزرسانی کوچیک، نشونه‌ست که هنوز فرمان دست شماست.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x