فهرست مطالب

بازاریابی چریکی ، بازاریابی پارتیزانی ، گوریلا مارکتینگ

بازاریابی چریکی ، بازاریابی پارتیزانی ، گوریلا مارکتینگ یعنی دستیابی به هدفهای متعارف مانند سود و جلب رضایت مخاطب، با استفاده از روش‌های غیر متعارف و با سرمایه‌گذاری بر روی انرژی، به جای پول!

اگر شرکت های کوچک از بازاریابی چریکی استفاده کنن و موفق بشن ، در ذهن مخاطب به عنوان یک شرکت خلاق ، قرار میگیرند و به معروفیت اونها کمک میکنه ، در واقع طرح اولیه این بازاریابی برای کسب و کار های کوچک بود ، ولی بعد از مدتی شرکت های معروف و برند از این بازاریابی استقبال کردن.


بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی هنر متقاعد کردن مشتریان بدون ورود به عقاید اونهاست! در این روش بازاریابی هم مشتریان فعلی مهم هستن و هم مشتریان جدید. خلاقیت و ایده پردازی اولین اصل در بازاریابی چریکی است.

در بازاریابی چریکی از همه ی امکانات ( هرچند محدود ) استفاده میشه. پارتیزان ها در جنگ دوم جهانی از همه ی راه های متعارف و غیر متعارف برای پیروزی بر آلمان ها استفاده می کردند.

بازاریابی پارتیزانی یا بازاریابی چریکی  :

به بازاریابی پارتیزانی  یا گوریلا معروف هست، یک روش نامنظم و غیرمعمول که بر اساس بودجه ای محدود و ارزان انجام میشه و انتظار میره نتیجه ی مطلوبی به دست بیاد. مفهوم بازاریابی چریکی از جنگ های چریکی که نامنظم هستن و غیر نظامی صورت میگیرن ، گرفته شده . در فارسی گوریلا هم به معنی چریکی هست. یکی از انواع بازاریابی های پنهان هست که بر پایه ی روش های خلاقانه و ایده های جدید و خارج از چارچوب بازاریابی سنتی انجام میشه.

در اون وقت ،انرژی و تخیل ما به عنوان سرمایه ی اصلی مطرح هست ، و سرمایه ی مالی ، کمی را شامل  میشود. ولی چه چیزی باعث جذابیت اون میشه؟
اینکه شیوه ی بازاریابی چریکی غیرقابل پیش بینی و غافل گیرکننده هست و گاهی ، طوری عمل میکنن که حتی خود مشتری هم متوجه تبلیغات مستقیم نمیشه ولی به سمت خرید محصول سوق داده میشه.
جی کانرد لوویسون ، پدر بازاریابی چریکی هست که درباره اون میگه:

روحیه و ماهیّت بازاریابی چریکی همواره یک چیز است: دستیابی به هدفهای متعارف مانند سود و جلب رضایت مخاطب، با استفاده از روش‌های غیر متعارف و با سرمایه‌گذاری بر روی انرژی، به جای پول.

این بازاریابی در حال حاضر خیلی موفق عمل کرده نه تنها برای شرکت های کوچک بلکه حتی برای شرکت های بزرگ هم کاربرد داشته ، چون هزینه کمی لازم داره، خلاقیت در اون بسیار یافت میشه که مخاطب رو جذب میکنه و ارائه ی جذابی هم داره.
اگر شرکت های کوچک از این بازاریابی استفاده کنن و موفق بشن ، در ذهن مخاطب به عنوان یک شرکت خلاق ، قرار میگیرند و به معروفیت اونها کمک میکنه.

در واقع طرح اولیه بازاریابی چریکی برای کسب و کار های کوچک بود ، ولی بعد از مدتی شرکت های معروف و برند ازبازاریابی چریکی استقبال کردن.  حقیقتا تبلیغات بیلبورد ها و تبلیغات تلویزیونی و رادیویی بسیار گرون هستن و شرکت های کوچک از این نوع تبلیغات نمیتونن استفاده کنن ، ولی اگر چاشنی خلاقیت رو در کنار ایده پردازی  قرار بدن در زمینه تبلیغات و معرفی خدمات یا محصول خودشون موفق خواهند بود . حالا چرا شرکت های بزرگ از بازاریابی چریکی استقبال میکنن؟

چون اونها رو به یک چالش میکشونه و یک بازی پر ریسک برای اونهاست . اگر بازاریابی این شرکت ها با شکست مواجه بشه ، مسلما در ذهن بیشتر مردم باقی میمونه و این اصلا مطلوب نیست.

نمونه ی موفق بازاریابی چریکی:

یک نمونه از این شرکت ها ، شرک کوکاکولا بود ، حالا ایده بازاریابی چی بود؟ در سال 2010بر ای اولین بار از بازاریابی چریکی استفاده کرد و  یک ماشین رو در دانشگاهی قرار داد که به جز عرضه نوشیدنی، انواع ساندویچ، پیتزا، نوشیدنی های سرد که با لیوان یا یخ سرو میشدن.

عینک های فانتزی و … ارائه دادند که باعث به وجود آمدن جو شادی در دانشگاه شد و دانشجوها خیلی استقبال کردن، این کمپین تبلیغاتی رو” ماشین شادی ” نامیدن و به دلیل سودمند بودن اون و برگشتن سرمایه اولیه ، کوکاکولا این کمپین رو با انتشار فیلم های کوتاه تبلیغاتی ادامه داد.
بازاریابی چریکی

نمونه ی نا موفق بازاریابی چریکی:

شبکه ی Cartoon Network فیلم Aqua Teen Hunger Force رو پخش کرد ، شرکت تبلیغاتی اینشبکه برای انجام تبلیغ چریکی اون، پلاکاردهای LED یکی از شخصیت های فیلم رو رو در سطح شهر پخش کردن که روزها خاموش بودن وشبها وقتی روشن میشدن شبیه بمب بودن که باعث وحشت در شهر شد ،در آخر شبکه و شرکت تبلیغاتی 2میلیون دلار غرامت پرداخت کردن.

انواع مختلف بازاریابی چریکی

  Ambient Markrting بازاریابی محیطی :

میتونیم برند خاصی رو بدون اینکه به طور مستقیم تبلیغ محصول اون رو انجام بدیم معرفی کنیم ، در واقع کسب و کارهایی که در مرحله آگاهی سازی برند هستن. ما میایم چیزی که در محیط بیرون هست رو به کارمون ربط میدیم مثل آدیداس یا شرکت تولید شامپوی سگ.

بازاریابی محیطی (Ambient Marketing) یا همچنین به آن بازاریابی جاذبه (Guerrilla Marketing) یا بازاریابی چریکی نیز گفته می‌شود، یک روش بازاریابی است که برای جذب توجه مشتریان در محیط‌های روزمره استفاده می‌شود. این روش تلاش می‌کند با استفاده از خلاقیت و نوآوری، پیام‌های تبلیغاتی را به صورت غیرمستقیم و فراگیر در محیط‌های عمومی یا خصوصی درون شهری منتشر کند.

ویژگی‌های بازاریابی محیطی عبارتند از:

  1. خلاقیت و نوآوری: بازاریابی محیطی از ایده‌های خارق‌العاده و خلاقانه برای جلب توجه استفاده می‌کند. این روش با استفاده از ترکیب عناصر و مواد غیرمعمول، تبلیغات را به یک تجربه جذاب و متفاوت تبدیل می‌کند.
  2. استفاده از محیط فیزیکی: بازاریابی محیطی تلاش می‌کند با بهره‌گیری از محیط فیزیکی موجود در جامعه، پیام‌های تبلیغاتی را به صورت ناخودآگاه به مشتریان منتقل کند. این روش شامل استفاده از سطوح خارجی ساختمان‌ها، خیابان‌ها، تجهیزات شهری، وسایل نقلیه عمومی و غیره است.
  3. همراهی با فعالیت‌های روزمره: بازاریابی محیطی تلاش می‌کند تا پیام‌های تبلیغاتی را در فعالیت‌های روزمره مشتریان قرار دهد. به عنوان مثال، نمایش تبلیغات در ایستگاه‌های اتوبوس یا مترو، در بسته‌های محصولات روزمره، روی لباس‌های مردم و غیره.
  4. اثربخشی هزینه‌های کمتر: معمولاً بازاریابی محیطی هزینه‌های کمتری نسبت به روش‌های سنتی تبلیغات دارد. زیرا از منابع محیطی موجود در شهرها استفاده می‌کند و نیاز به برنامه‌ریزی و هزینه‌های پیشرفته برای تهیه مکان‌های تبلیغاتی خاص ندارد.
  5. ایجاد تجربه برای مشتریان: بازاریابی محیطی تلاش می‌کند تا تبلیغات را به یک تجربه برای مشتریان تبدیل کند. این روش با ایجاد تعامل و تاثیرگذاری بر هیجان‌ها و احساسات مشتریان، آن‌ها را به خرید و تعامل بیشتر با برند ترغیب می‌کند.
  6. اثربخشی قابل اندازه‌گیری: مزیت دیگر بازاریابی محیطی، امکان اندازه‌گیری آسان اثربخشی آن است. با استفاده از روش‌های مانیتورینگ و پیگیری، می‌توان از عملکرد و بازدهی تبلیغات محیطی آگاه شد و در صورت نیاز به تغییر و بهبود، اقدامات مناسبی را انجام داد.

این ویژگی‌ها به بازاریابان امکان می‌دهد تا ارتباط نزدیک‌تری با مخاطبان خود برقرار کنند و توجه آن‌ها را به خدمات یا محصولات خود جلب کنند. بازاریابی محیطی به عنوان یک روش نوین و جذاب، به دلیل خلاقیت و تفاوت آن با روش‌های سنتی تبلیغات، می‌تواند تاثیر بسزایی در موفقیت یک استراتژی بازاریابی داشته باشد

Astroturfing بازاریابی با استفاده از گشت و گذار اینترنتی :

در این روش مردم دخیل نیستن و یک سری از بلاگ ها و و شبکه های اجتماعی وابسته به برند غیر مستقیم تبلیغ رو نشر و وایرال میکنن.مثل آپارات که کمپینی راه اندازی کرد که افرادی که در اتوبان های تهران در زمان ترافیک هستن با روشی خلاقانه به دیدن فیلم از فیلیمو دعوت کردن که بازده بسیار بالایی داشت.

Astroturfing به معنای بازاریابی با استفاده از گشت و گذار اینترنتی است. در این روش بازاریابی، افراد یا سازمان‌ها با استفاده از حساب‌ها، نامزدها یا شخصیت‌های مجازی در شبکه‌های اجتماعی، انجمن‌ها، وبلاگ‌ها و سایر پلتفرم‌های آنلاین، نظرات، نقد و بررسی‌ها، تأییدیه‌ها و پیام‌های مثبت یا منفی مرتبط با یک محصول، خدمات یا سازمان خاص را ایجاد یا منتشر می‌کنند.

Astroturfing به نظر می‌رسد که نظرات و بازخوردها از افراد واقعی و بی‌طرف به نظر برسد، در حالی که در واقع توسط افرادی که بازاریابی را انجام می‌دهند یا به نیت خاصی عمل می‌کنند، ایجاد شده است. این روش به منظور تحت‌تأثیر قراردادن مخاطبان، تشویق به خرید، ایجاد تمرکز مثبت بر یک محصول یا خدمات، رقابت با رقبا و گسترش تأثیرات بر سازمان و برند استفاده می‌شود.

Astroturfing می‌تواند موجب افزایش اعتماد به نفس مخاطبان نسبت به یک محصول یا خدمات خاص شود، زیرا نظرات مثبت بسیاری را در مورد آن ایجاد می‌کند. با این حال، این روش معمولاً به عنوان یک روش نامنطقه‌ای و متقلبانه در نظر گرفته می‌شود، زیرا نقض اصل شفافیت و اعتماد مخاطبان را به خطر می‌اندازد.

در برخی موارد، استفاده از astroturfing به طور قانونی قابل پیگیری نیست و در تعارض با قوانین حفظ حریم خصوصی و نشان‌های تجاری می‌تواند قرار بگیرد. برخی از کشورها قوانین صارمی در مورد شفافیت در تبلیغات و بازاریابی آنلاین دارند و استفاده نامناسب از astroturfing ممکن است موجب جرم شناخته شود.

بازاریابی ویروسی:

یکی از پرکاربردترین شیوه های این بازاریابی هست و غیرقابل پیشبینی و برنامه ریزی هست، و بی وقفه پیش میره . در اصل در شبکه های اجتماعی بین مردم دست به دست میشه.

بازاریابی ویروسی یا Viral Marketing در راستای Guerrilla Marketing می‌تواند به صورت زیر عمل کند:

  1. محتوای جذاب: بازاریابی ویروسی بر اساس ایجاد یک محتوای جذاب و شیوا استوار است. محتوایی که برای مخاطبان جذاب و جالب باشد و به آن‌ها انگیزه می‌دهد تا آن را با دیگران به اشتراک بگذارند.
  2. انتشار سریع: بازاریابی ویروسی بر روی انتشار سریع و گسترش سریع پیام تمرکز می‌کند. ایده‌ها و محتواهای جذاب به طور معمول از طریق شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویدیوها، پست‌های وب و سایر رسانه‌های آنلاین به اشتراک گذاشته می‌شوند.
  3. انگیزش به به اشتراک گذاری: اصل اساسی بازاریابی ویروسی، ایجاد حساسیت در مخاطبان به به اشتراک گذاری محتوا است. این می‌تواند از طریق تحفظ بازاریابی، جوایز و پاداش‌ها، تمرکز بر جوانب خنده‌دار یا هیجان‌انگیز، و یا ارائه ایده‌های نوآورانه و جدید باشد.
  4. اثرگذاری اجتماعی: بازاریابی ویروسی با بهره‌گیری از تأثیرات اجتماعی و روابط شبکه‌ای می‌تواند گسترش سریع پیام را فراهم کند. با این روش، مخاطبان تبدیل به سفیران برند می‌شوند و پیام را به دیگران منتقل می‌کنند.
  5. استفاده از رسانه‌های غیرمعمول: بازاریابی ویروسی به استفاده از رسانه‌های غیرمعمول و خلاقانه برای جذب توجه مخاطبان توجه می‌کند. این ممکن است شامل ویدیوها، تصاویر، تجربه‌های تعاملی، یا حتی نمایش‌های خارج از منزلها و فضاهای عمومی باشد.

با استفاده از این روش‌ها، بازاریابی ویروسی در Guerrilla Marketing تلاش می‌کند تا با بهره‌گیری از تأثیرات اجتماعی و گسترش سریع پیام، به تبلیغاتی قدرتمند و همچنین کم‌هزینه تبدیل شود که به راحتی در بین مخاطبان منتشر می‌شود و باعث ایجاد آگاهی و تعامل بیشتر با برند مورد نظر می‌شود.

بازاریابی دهان به دهان

مکالمه های روزانه بین افراد که یک محصول یا برند رو به هم معرفی میکنن.

بازاریابی دهان به دهان (Word-of-Mouth Marketing) یکی از روش‌های مهم در Guerrilla Marketing است. در این روش، افراد برند یا محصول را به دیگران توصیه می‌کنند و تجربیات مثبت خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. این روش می‌تواند به عنوان یک وسیله قوی برای ایجاد اعتماد، انتشار پیام‌های تبلیغاتی و جلب توجه به برند استفاده شود.

در Guerrilla Marketing، بازاریابی دهان به دهان به صورت زیر عمل می‌کند:

  1. تجربه مشتریان: برای ایجاد بازاریابی دهان به دهان، تجربه مشتریان بسیار مهم است. اگر مشتریان تجربه‌ی مثبتی با محصول یا برند داشته باشند، احتمال به اشتراک گذاری آن تجربه با دیگران بالا می‌رود.
  2. ایجاد چیزی منحصر به فرد: برندها و کسب‌وکارها باید چیزی منحصر به فرد و خاص ارائه دهند تا مشتریان ترغیب شوند آن را به دیگران توصیه کنند. این می‌تواند شامل ویژگی‌های خاص محصول، تجربه مشتری یا خدمات بی‌نظیر باشد.
  3. استفاده از سفیران برند: سفیران برند (Brand Ambassadors) نقش مهمی در بازاریابی دهان به دهان دارند. این افراد، از جمله مشتریان وفادار، کارمندان، یا همکاران می‌توانند به عنوان پشتیبانان برند عمل کنند و در انتشار پیام‌های مثبت درباره برند و محصولات آن نقش داشته باشند.
  4. تحفظ بازاریابی: ایجاد تحفظ در بازاریابی دهان به دهان به معنای ایجاد یک اثر طولانی مدت است. اگر مشتریان به میزانی راضی باشند که ارزش ارائه شده را به دیگران نشان دهند و آن‌ها را تشویق به خرید کنند، بازاریابی دهان به دهان قدرتمندتر خواهد بود.
  5. استفاده از رسانه‌های اجتماعی: با توجه به رشد فراوان استفاده از شبکه‌های اجتماعی، این پلتفرم‌ها می‌توانند وسیله‌ای برای افزایش بازاریابی دهان به دهان باشند. مشتریان می‌توانند تجربیات خود را درباره برند و محصولات آن در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند و افراد دیگر را به خرید و استفاده از آن ترغیب کنند.

استفاده از بازاریابی دهان به دهان در Guerrilla Marketing باعث می‌شود تا پیام تبلیغاتی به صورت طبیعی و ناخودآگاه در میان مخاطبان گسترش یابد و تأثیر قوی‌تری در بازار و اعتماد مخاطبان ایجاد شود.

تبلیغ در بسته بندی دستمال کاغذی:

این روش رو اولین بار ژاپنی ها با چاپ یک لوگو از محصول روی دستمال کاغذی انجام دادن که روی  کبریت، بلیط مسابقه ها و… قابل چاپ و تبلیغ هستن.

بیلبورد تبلیغاتی رایگان

در شهر کلی دیوار و تیر چراغ برق وجود دارند که نصب تبلیغات گاها روی اونها رایگان هست و میشه از این شرایط استفاده کرد ، حتما نباید از بیلبورد های تبلیغاتی اتوبان ها استفاده کنیم.

بازاریابی حضوری

تا حدودی مثل بازاریابی محیطی هست با این تفاوت که سعی میکنیم ارتباط قوی تر و بهتری بین محصول و مشتری اتفاق بیفته.

بازاریابی حضوری یا Experiential Marketing روشی از بازاریابی است که تمرکز خود را بر تجربه مستقیم و تعامل با مخاطبان در یک محیط فیزیکی قرار می‌دهد. این روش با استفاده از فعالیت‌های تعاملی، تجربی و جذاب، مخاطبان را به خود جلب کرده و برند را به صورت زنده و مستقیم با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند.

بازاریابی حضوری می‌تواند به صورت زیر عمل کند:

  1. رویدادهای تجربی: بازاریابی حضوری از رویدادها و فعالیت‌های تجربی برای ایجاد تعامل با مخاطبان استفاده می‌کند. این رویدادها ممکن است شامل نمایشگاه‌ها، نمایشگاه‌های دمو، وقایع تفریحی، نمایش‌های زنده، آموزش‌ها، ورکشاپ‌ها و غیره باشند. در این رویدادها، مخاطبان می‌توانند به طور فعال در فعالیت‌ها شرکت کنند و تجربه‌ای مستقیم از محصول یا خدمات شما را داشته باشند.
  2. تجربه‌ی تعاملی: بازاریابی حضوری تلاش می‌کند تا تجربه‌های تعاملی برای مخاطبان فراهم کند. مثلاً، ایجاد نقاط تعاملی، بازی‌ها، آزمون‌ها، تست‌ها، آزمایش‌ها و فعالیت‌های شگفت‌انگیز که به مخاطبان امکان می‌دهد درگیر فرایندی جذاب و فعال شوند و با برند و محصولات آشنا شوند.
  3. استفاده از تکنولوژی: بازاریابی حضوری می‌تواند از تکنولوژی و وسایل الکترونیکی استفاده کند تا تجربه مخاطبان را تقویت کند. این می‌تواند شامل واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، پوشش شبکه‌های اجتماعی، استفاده از اپلیکیشن‌ها و سایر ابزارهای تعاملی باشد.
  4. تعامل با سفیران برند: بازاریابی حضوری به سفیران برند (Brand Ambassadors) و کارکنان مشتاق برند شما اهمیت می‌دهد. آنها باید با اطلاعات کافی و توانایی ارائه تجربه مثبت از محصول یا خدمات شما به مخاطبان، در رویدادها و تعاملات حضور داشته باشند.
  5. ایجاد حساسیت و خاطره: بازاریابی حضوری هدف دارد حساسیت و خاطره در مخاطبان ایجاد کند. این روش با ایجاد تجربه‌های یادگیری و لذت‌بخش، امکان ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبان را فراهم می‌کند و آن‌ها را به خاطر بسپارد.

استفاده از بازاریابی حضوری در Guerrilla Marketing می‌تواند ارتباط نزدیک و فعال با مخاطبان را فراهم کند و امکان ایجاد تجربه‌های مستقیم و تعاملی را به آنها بدهد. این روش می‌تواند برای ایجاد اعتماد، تبلیغات مؤثر و تفاوت شما نسبت به رقبا بسیار مؤثر باشد.

بازاریابی جایگزینی

سعی میکنیم با یک روش خلاقانه محصول رو به جای یک المان در خیابان، اتوبان یا مسیر رفت و آمد افراد قرار دهیم تا برای اونها ملموس تر بشه و به محصول نزدیک تر بشن.

بازاریابی جایگزینی (Substitution Marketing) یکی از روش‌های بازاریابی در قالب Guerrilla Marketing است که در آن سعی می‌شود محصول یا خدماتی جایگزینی برای محصولات یا خدمات رقبا ارائه شود. این روش به منظور جلب توجه مخاطبان، ایجاد تفاوت و برجستگی و جلب مزیت رقابتی استفاده می‌شود.

در Guerrilla Marketing، بازاریابی جایگزینی به صورت زیر عمل می‌کند:

  1. تعریف نقطه ضعف رقبا: برای استفاده از بازاریابی جایگزینی، باید نقاط ضعف و نیازهایی که رقبا نمی‌توانند تامین کنند، شناسایی شوند. این امکان را به شما می‌دهد تا محصول یا خدماتی را ارائه دهید که بهبود، جایگزینی یا حل این نیازها را فراهم کند.
  2. ارائه مزیت‌ها و ویژگی‌های منحصر به فرد: در بازاریابی جایگزینی، محصول یا خدمات شما باید ویژگی‌ها و مزیت‌هایی داشته باشند که آن‌ها را از رقبا متمایز کنند. باید به مشتریان نشان داد که استفاده از جایگزین شما می‌تواند بهبودی در تجربه‌ی آن‌ها به ارمغان آورد.
  3. نشان دادن تفاوت: برنامه‌ها و استراتژی‌های بازاریابی جایگزینی باید توجه مخاطبان را به تفاوت‌های شما نسبت به رقبا جلب کند. برای این منظور، می‌توانید از روش‌های خلاقانه و غیرمعمولی در تبلیغات، بسته‌بندی محصول، قیمت‌گذاری یا رویکردی منحصر به فرد استفاده کنید.
  4. استفاده از شواهد قوی: برای ترغیب مخاطبان به انتخاب محصول یا خدمات جایگزین، استفاده از شواهد و دلایل قوی می‌تواند مؤثر باشد. شواهدی مانند نظرات و تجربیات مشتریان، مطالعات مستقل، گواهینامه‌ها، جوایز و آمارهای قابل اعتماد می‌توانند به مخاطبان اعتماد بیشتری به محصول یا خدمات شما بدهند.
  5. ارائه نمونه رایگان: ارائه نمونه رایگان از محصول یا خدمات جایگزین می‌تواند جذابیت و اعتماد مخاطبان را افزایش دهد. این نمونه‌ها به مخاطبان اجازه می‌دهند تجربه مستقیم از محصول یا خدمات شما را داشته باشند و به خرید آن ترغیب شوند.

با استفاده از بازاریابی جایگزینی در Guerrilla Marketing، شما قادر خواهید بود به تجربه‌ی منحصر به فرد و جایگزینی در مقابل رقبا توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و باعث ایجاد تفاوت و مزیت رقابتی شما شوید.

بازاریابی تجربه ای

سعی میکنیم که مخاطب تجربه استفاده از محصول رو بدست بیاره . مثلا شرکت ایکیا مبل های خودش رو در ایستگاه اتوبوس قرارداد تا افراد لذت تجربه اون رو بدست بیارن.

بازاریابی تجربه‌ای یا Experiential Marketing یک روش بازاریابی است که بر تجربه مستقیم و مشارکتی مخاطبان تأکید می‌کند. در این روش، برند یا محصول از طریق فعالیت‌ها و تجربیات جذاب و تعاملی، مخاطبان را به خود جلب و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. هدف اصلی بازاریابی تجربه‌ای، ایجاد تجربه‌های قابل یادگیری، آموزنده و خاص برای مخاطبان است.

بازاریابی تجربه‌ای به صورت زیر عمل می‌کند:

  1. ارائه تجربه: در بازاریابی تجربه‌ای، برند یا محصول سعی می‌کند تجربه‌ای مستقیم و خاص را برای مخاطبان ایجاد کند. این می‌تواند شامل فعالیت‌های تعاملی، آزمون‌ها، بازی‌ها، نمایشگاه‌ها، رویدادها، آموزش‌ها و سایر فعالیت‌های جذاب باشد.
  2. تعامل مستقیم: بازاریابی تجربه‌ای بر تعامل مستقیم با مخاطبان تأکید می‌کند. مخاطبان در این روش فرصتی را برای مشارکت و درگیری در فعالیت‌ها و تجربه‌ها دارند و احساس می‌کنند که بخشی از روند بازاریابی هستند.
  3. ایجاد خاطره: بازاریابی تجربه‌ای به دنبال ایجاد خاطرات قابل یادگیری و قابل به خاطر سپردن در مخاطبان است. این روش به خاطر سپردن برند یا محصول در ذهن مخاطبان کمک می‌کند و باعث تأثیر بیشتر آن‌ها در فرایند تصمیم‌گیری می‌شود.
  4. فراهم کردن امکانات تعاملی: بازاریابی تجربه‌ای از امکانات تعاملی مختلف برای مخاطبان استفاده می‌کند. این می‌تواند شامل استفاده از فناوری‌های پیشرفته، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، بازی‌ها، شبیه‌سازی‌ها و تعاملاتی با محیط فیزیکی باشد.
  5. ایجاد ارتباط عاطفی: بازاریابی تجربه‌ای به ایجاد ارتباط عاطفی و همدلی با مخاطبان توجه می‌کند. این روش امکان ایجاد ارتباط عمیق‌تری بین مخاطبان و برند یا محصول را فراهم می‌کند و احساسات و ارزش‌های مشتری را در نظر می‌گیرد.

بازاریابی تجربه‌ای در Guerrilla Marketing می‌تواند برای جلب توجه، ترغیب به خرید، ایجاد ارتباط مستقیم با مشتریان و ایجاد تفاوت شما نسبت به رقبا بسیار مؤثر باشد. با استفاده از تجربه‌های مستقیم و تعاملی، می‌توانید مخاطبان را به شما جذب کرده و در ذهن آن‌ها حضور ماندگاری ایجاد کنید.

بازاریابی فرضی

انگار طوری مخاطب رو مجبور میکنیم که در بعضی از کارها باید فقط محصول ما باشد. مثلا دقت کردید در تبلیغ سس های دلپذیر فقط در کنار فست فود ها یا سیب زمینی سرخ شده استفاده میشه که ناخودآگاه ما رو ترغیب میکنه که موقع خوردن این غذاها از  سس دلپذیر استفاده کنیم که خوشمزه تر هست .
در آخر این نکته لازم که بدونیم خلاقیت در بیشتر کارها جایگزین پول میشه و داشتن نیروی انسانی متخصص و خلاق برای کسب و کار شما یک نقطه قوت بزرگ محسوب میشه.

بازاریابی فرضی یا Hypothetical Marketing یک روش بازاریابی است که بر ارائه یک سناریو فرضی برای مخاطبان تمرکز دارد. در این روش، مخاطبان با یک موقعیت فرضی یا مسئله مواجه می‌شوند و به آن واکنش نشان می‌دهند. هدف اصلی بازاریابی فرضی، بررسی و آزمودن عکس‌العمل مخاطبان و تأثیر آن بر رفتار آنها است.

بازاریابی فرضی به صورت زیر عمل می‌کند:

  1. ایجاد سناریو فرضی: در بازاریابی فرضی، یک سناریو فرضی یا مسئله مطرح می‌شود که مخاطبان را در آن موقعیت فرضی قرار می‌دهد. این می‌تواند یک مسئله مشترک، یک چالش، یک فرصت یا یک تجربه واقعیت‌مانند باشد.

  2. ارائه مواد فرضی: مواد و اطلاعات مرتبط با سناریو فرضی به مخاطبان ارائه می‌شود. این می‌تواند شامل متن، تصاویر، ویدیوها، نمودارها و هر نوع محتوایی باشد که برای فهم سناریو و انجام تحلیل توسط مخاطبان لازم است.

  3. درگیری و واکنش مخاطبان: مخاطبان با سناریو فرضی روبرو می‌شوند و واکنش خود را نسبت به آن نشان می‌دهند. این می‌تواند شامل ارائه نظرات، تحلیل‌ها، پاسخ‌ها، انتقادها یا ایده‌ها باشد.

  4. تحلیل و ارزیابی: پس از جمع‌آوری واکنش‌ها و نظرات مخاطبان، بازاریابان می‌توانند آنها را تحلیل و ارزیابی کنند. این تحلیل می‌تواند درک بهتری از نیازها، عقاید، تمایلات و ترجیحات مخاطبان فراهم کند.

  5. تطبیق با راهکارهای واقعی: نتایج و تجزیه و تحلیل‌های به دست آمده از بازاریابی فرضی می‌توانند به عنوان راهنمایی برای طراحی و اجرای راهکارهای واقعی در بازاریابی استفاده شوند. این راهکارها می‌توانند شامل بهبود محصولات، خدمات، استراتژی‌های قیمت‌گذاری، بازاریابی و تبلیغات باشند.

بازاریابی فرضی در Guerrilla Marketing می‌تواند برای درک بهتر از نیازها و ترجیحات مخاطبان، آزمون راهکارهای جدید، تشویق به مشارکت و ایجاد ارتباط با مخاطبان مؤثر باشد. با استفاده از سناریوهای فرضی جذاب و مبتکرانه، می‌توانید تأثیر عوامل مختلف بر رفتار مخاطبان را بررسی کنید و بهبودهای مورد نیاز را در استراتژی‌های بازاریابی خود ایجاد کنید.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x