آموزش کاربردی کسب و کار
اطلاعات بیشتر

فهرست مطالب

دیجیتال مارکتینگ در صنعت پخش : نسل Z، ویزیتور نمی خواهد!

انقلاب دیجیتال در صنعت پخش، من سال1371 با پخش مواد غذایی لوکس خارجی شروع کردم و الان مسئول دیجیتال مارکتینگ یه شرکت پخش موادغذایی هم هستم. به نظرم این موضوع خیلی مهم و جدیه!

یه صبح کاری معمولی رو تصور کن… ویزیتورای شرکت با یه لیست سفارش و کاتالوگ تو دست، از این مغازه به اون مغازه میرن. هوا داغه، ترافیک کلافه‌کننده، و مشتری‌ها یا حوصله ندارن یا میگن «فقط قیمتو بگو» و سریع رد میشن.

انقلاب دیجیتال در صنعت پخش
حالا صحنه رو عوض کن: همون مشتری، پشت پیشخون مغازه، گوشیشو برمی‌داره، یه اپلیکیشن B2B رو باز می‌کنه، پیشنهادای مخصوص خودش رو می‌بینه، تخفیف‌ها و موجودی لحظه‌ای رو چک می‌کنه، و کمتر از دو دقیقه سفارش رو ثبت می‌کنه. نه فشار، نه چونه‌زنی، نه تلفن‌های بی‌پایان.

انقلاب دیجیتال در صنعت پخش

این رویا نیست… الان تو خیلی کشورا همینطوره و کم‌کم داره به ایران هم می‌رسه. نسل جدید مشتریا – همین نسل Z که با اینترنت و خرید آنلاین بزرگ شدن – دیگه نمی‌خوان کسی در مغازه رو بزنه و با کاتالوگ و خودکار سفارش بگیره. اونا خرید سریع، شفاف و بی‌دردسر می‌خوان. برای اونا، ویزیتور سنتی همونقدر قدیمی و بی‌کاربرده که نوار کاست برای گوش دادن به موسیقی.

حالا سوال اینه: وقتی مشتریا اینقدر عوض شدن، چرا ما هنوز با مدل فروش بیست سال پیش کار می‌کنیم؟ چرا هنوز این‌همه هزینه و انرژی میذاریم پای تیم‌های فروش که در بهترین حالت، فقط بخشی از بازار رو پوشش میدن، اونم با کیفیت و انگیزه‌ای که هر سال کمتر میشه؟

واقعیت اینه که صنعت پخش تو ایران سر یه دو راهی مهمه. از یه طرف، هزینه‌های سنگین نیروی انسانی، رفت‌وآمد زیاد و کم‌شدن انگیزه فروشنده‌ها داره شرکت‌ها رو خسته می‌کنه. از اون طرف، B2B E-commerce درِ یه دنیای جدید رو باز کرده؛ دنیایی که توش سفارش گرفتن، تحلیل داده، پروموشن و حتی مدیریت نقدینگی، همه با چندتا کلیک انجام میشه.

اینجا دیگه بحث «بهتر شدن» نیست، بحث «زنده موندن»ه. همونطور که تاکسی‌های سنتی با اومدن اسنپ و تپسی، یه‌شبه بخش بزرگی از بازار رو از دست دادن، شرکت پخشی که به این تغییر تن نده، چند سال دیگه فقط اسمش تو خاطره‌ها می‌مونه.

نسل جدید ویزیتور نمی خواد؟

راستشو بخوای، نسل جدید مشتری‌ها خیلی با پدر و مادرهاشون فرق دارن. اینا همون نسل Z هستن، کسایی که از وقتی چشم باز کردن گوشی هوشمند و اینترنت بوده. خرید کردن براشون یعنی چند تا تاچ روی گوشی، نه گشتن تو بازار و چونه زدن با فروشنده.

این نسل دیگه به اینکه کسی بیاد دم مغازه و با یه کاتالوگ قطور محصول نشون بده، علاقه‌ای نداره. نه وقتشو دارن، نه حوصله بحث و نه اعصاب شنیدن حرفای تکراری. میخوان سریع کارشون راه بیفته. براشون شفافیت مهمه؛ یعنی همون لحظه بدونن قیمت چنده، موجودی هست یا نه، چه تخفیفی روش خورده و چه زمانی به دستشون می‌رسه.

حالا اینو بذار کنار تجربه‌ای که تو خرید شخصی‌شون داشتن. اینا با دیجی‌کالا، اسنپ‌مارکت و حتی آمازون بزرگ شدن. وقتی برای خونه‌شون شامپو یا نوشابه می‌خرن، تو اپ همه اطلاعات رو می‌بینن، مقایسه می‌کنن، نظر بقیه رو می‌خونن و همون‌جا سفارش رو ثبت می‌کنن. بدون اینکه حتی یک دقیقه وقتشون تو ترافیک یا پای صحبت یه ویزیتور هدر بره.

حالا تصور کن همین آدم، وقتی برای مغازه یا سوپرمارکت خودش می‌خواد خرید عمده کنه، انتظار داره همون تجربه رو داشته باشه. انتظار داره B2B هم به همون شفافیت، راحتی و سرعت باشه که تو B2C دیده. اینجاست که مدل سنتی ویزیتوری کم میاره. چون ویزیتور هر چقدر هم خوب باشه، نمی‌تونه به‌روز بودن قیمت، موجودی لحظه‌ای و پیشنهادهای شخصی‌سازی‌شده رو مثل یه پلتفرم آنلاین ارائه بده.

واقعیت اینه که نسل Z دیگه مشتری «حرفی» نیست، مشتری «کلیکی»ه. اونا به جای گوش دادن به توضیحات طولانی، دوست دارن همه چیز جلو چشمشون باشه، انتخاب کنن، کلیک کنن و برن سراغ کار بعدی. اگه ما این مدل خرید رو براشون فراهم نکنیم، یکی دیگه این کار رو می‌کنه و مشتری رو می‌بره.

چالش‌های امروز صنعت پخش سنتی

بیایم رو راست باشیم… پخش سنتی الان با چندتا مشکل اساسی دست‌وپنجه نرم می‌کنه که دیگه نمی‌شه نادیده‌ش گرفت.

اول از همه، وابستگی وحشتناک به نیروی انسانی. بیشتر شرکت‌ها هنوز ستون اصلی فروش‌شون چند تا ویزیتور قدیمی هست که سال‌هاست با همون سبک و سیاق کار می‌کنن. سن این نیروها بالا رفته و انرژی‌شون مثل قبل نیست. پیدا کردن نیروی جوون هم شده معضل؛ نسل جدید حاضر نیست با گرما و سرما و ترافیک بره از مغازه به مغازه، تازه با یه «نه» سرد مشتری هم مواجه بشه.

بعدش می‌رسیم به هزینه‌ها. تو بیشتر شرکت‌های پخش، بین ۵۵ تا ۶۵ درصد کل هزینه‌های عملیاتی مستقیم میره پای نیروی انسانی. یعنی بخش بزرگی از بودجه شرکت، صرف حقوق، پورسانت، بیمه و هزینه‌های جانبی تیم فروش میشه. این خرج‌ها وقتی با راندمان پایین ویزیت‌ها جمع میشه، فشار سنگینی به سوددهی میاره.

مشکل بعدی، افت کیفیت و انگیزه تیم‌های فروشه. وقتی فروشنده حس کنه رشد خاصی تو شغلش نیست، یا دائم زیر فشار هدف‌گذاری‌های غیرواقعی باشه، کم‌کم دل‌زدگی پیدا می‌کنه. نتیجه؟ سفارش کمتر، انگیزه پایین، و گاهی حتی از دست دادن مشتری‌های قدیمی.

و آخرین ضربه‌گیر این داستان، ضعف در استفاده از داده‌هاست. خیلی از شرکت‌ها هنوز اطلاعات فروش، رفتار مشتری و موجودی رو به شکل سنتی و پراکنده ثبت می‌کنن. داده‌ها هست، ولی خام و بی‌استفاده. یعنی دقیقاً همون جایی که می‌تونستن با تحلیل داده، الگوی خرید رو بفهمن، محصول درست رو پیشنهاد بدن و حتی فروش رو پیش‌بینی کنن… عملاً دستشون خالیه.

این ترکیبِ هزینه بالا + راندمان پایین + عدم استفاده از داده، مثل یه سه‌گوش خطره که اگه همین حالا برایش کاری نکنیم، می‌تونه کل کسب‌وکار رو زمین‌گیر کنه.

فرصت طلایی B2B E-commerce

حالا که از چالش‌ها گفتیم، وقتشه بریم سراغ بخش جذاب ماجرا: فرصت طلایی B2B E-commerce.
اسمش شاید کمی رسمی و خشک به نظر بیاد، ولی در عمل یعنی یک چیزی شبیه «دیجی‌کالا برای عمده‌فروشی». به زبان ساده، B2B E-commerce یک پلتفرم آنلاینه که خریدار و تامین‌کننده رو مستقیم به هم وصل می‌کنه، فقط این بار نه برای خرید یه گوشی یا کفش، بلکه برای سفارش عمده کالا، اون هم با همه اطلاعات و گزینه‌هایی که مشتری لازم داره.

مزیتش کجاست؟
اول از همه، وابستگی به فروشنده میدانی رو به حداقل می‌رسونه. دیگه لازم نیست حتماً یک نفر با کیف و کاتالوگ بره در مغازه رو بزنه. مشتری خودش وارد پلتفرم میشه، قیمت و موجودی رو می‌بینه، و با چند کلیک سفارش میده. این یعنی پوشش بیشتر با هزینه کمتر.

دوم، استفاده از داده‌هاست. تو مدل سنتی، بهترین فروشنده‌هاتون هم فقط «حدس» می‌زنن مشتری چی می‌خواد، ولی اینجا همه چیز با عدد و آمار پیش میره. می‌تونید بفهمید کدوم کالا تو کدوم منطقه بیشتر می‌فروشه، چه زمانی تخفیف نتیجه بهتری داره، یا حتی با الگوریتم‌های هوشمند به مشتری پیشنهادی بدید که خودش هم فکرشو نکرده بود.

سومین مزیت، افزایش تنوع سبد فروشه. تو پخش سنتی، معمولاً ۲۰ درصد محصولات، ۸۰ درصد فروش رو می‌سازن و خیلی از کالاها حتی به چشم مشتری نمیان. ولی وقتی سفارش‌گیری دیجیتال باشه، میشه خیلی راحت همه محصولات رو جلوی چشم مشتری گذاشت، بدون اینکه به محدودیت زمان ویزیت یا حافظه فروشنده بستگی داشته باشه.

نمونه موفقش رو همه جای دنیا می‌بینیم. مثلاً در آسیای شرقی، نرخ نفوذ B2B E-commerce به ۴۰٪ رسیده و شرکت‌هایی که این مدل رو اجرا کردن، با هزینه کمتر تونستن بازار بزرگ‌تری رو پوشش بدن. تو ایران هم کم‌کم پلتفرم‌هایی مثل «پین‌دیس» وارد این فضا شدن و با استفاده از داده، پروموشن هوشمند و سفارش‌گیری آنلاین، تونستن بخشی از این مسیر رو پیش برن.

به زبان ساده، این مدل بازی رو عوض می‌کنه. هم برای تامین‌کننده، هم برای خریدار. تامین‌کننده می‌فهمه کجا باید انرژی بذاره، مشتری راحت و سریع خرید می‌کنه، و هر دو طرف از شفافیت و سرعت کار لذت می‌برن.

انقلاب دیجیتال در صنعت پخش

چطور گذار از پخش سنتی به دیجیتال را شروع کنیم؟

خب، قبول… همه‌مون می‌دونیم آینده پخش دیجیتاله. ولی سوال اصلی اینه: از کجا باید شروع کنیم؟
خیلی‌ها همین‌جا گیر می‌کنن چون فکر می‌کنن گذار از پخش سنتی به دیجیتال یعنی یک‌شبه همه‌چیز رو آنلاین کنیم. نه، این داستان باید مرحله به مرحله و با فکر پیش بره.

قدم اول، اینه که یه نگاه واقعی به وضعیت فعلی شرکت بندازیم. یعنی چی؟ یعنی ببینیم الان چند درصد سفارش‌هامون به صورت حضوری یا تلفنیه، چند درصد تیم فروش واقعا فعالن، و چه سهمی از محصولاتمون داره خوب می‌فروشه. این اطلاعات، نقشه راهت رو مشخص می‌کنه.

قدم دوم، انتخاب مدله. دو راه داری: یا پلتفرم اختصاصی خودت رو بسازی، یا از پلتفرم‌های آماده و ثالث استفاده کنی. ساخت پلتفرم اختصاصی برای شرکت‌هایی که پرتفوی وسیع و منابع مالی قوی دارن می‌تونه منطقی باشه، ولی برای بیشتر شرکت‌ها، استفاده از پلتفرم‌های موجود سریع‌تر، کم‌هزینه‌تر و کم‌ریسک‌تره.

قدم سوم، زیرساخت داده و تحلیل رو جدی بگیر. یعنی فقط سفارش آنلاین گرفتن کافی نیست. باید بتونی داده‌های فروش، رفتار خرید مشتری و موجودی رو جمع کنی، تحلیل کنی و ازش برای تصمیم‌گیری استفاده کنی. بدون تحلیل داده، فقط داری نسخه دیجیتال همون پخش سنتی رو اجرا می‌کنی.

و در نهایت، نیروهات رو بازآموزی کن. ویزیتور سنتی در مدل دیجیتال جاشو می‌ده به «اکانت منیجر»؛ کسی که به جای دویدن بین مغازه‌ها، پشت سیستم یا موبایل می‌شینه، سفارش‌های مشتری رو بررسی می‌کنه، پیشنهاد شخصی‌سازی‌شده میده، و رابطه رو مدیریت می‌کنه. این تغییر نقش، شاید در نگاه اول برای بعضی نیروها سخت باشه، ولی اگر درست آموزش ببینن، نه تنها راندمان بالاتر میره، بلکه فشار کاری و هزینه‌ها هم کمتر میشه.

به طور خلاصه، گذار به پخش دیجیتال یعنی آهسته ولی پیوسته حرکت کردن، با تمرکز روی داده، تکنولوژی مناسب، و تیمی که آماده تغییر باشه.

اشتباهات رایج که باید از آن‌ها دوری کرد

حالا که صحبت از گذار به پخش دیجیتال شد، باید یک نکته رو خیلی جدی بگیم: همون‌قدر که این مسیر فرصت داره، پر از چاله و چاه هم هست. و اگه بی‌گدار به آب بزنی، ممکنه نه تنها جلو نری، بلکه کلی هم ضرر کنی.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباه‌ها اینه که بدون استراتژی و زیرساخت بخوای پلتفرم راه بندازی. یعنی فقط چون «دیجیتال مد شده» یا رقیب‌ت یه اپلیکیشن زده، تو هم دست‌پاچه بری سفارش بدی یکی برات یه سایت یا اپ بسازه. نتیجه؟ چند ماه بعد می‌بینی پلتفرم پر از باگه، تیم فروش بلد نیست باهاش کار کنه، مشتری‌ها گیج میشن و در نهایت همه برمی‌گردن به روش سنتی.

اشتباه دوم، نادیده گرفتن تجربه کاربری مشتریه. خیلی از شرکت‌ها فکر می‌کنن اگر فقط محصولات و قیمت رو بذارن تو یک اپ یا سایت، کار تمومه. ولی مشتری امروز، مخصوصاً نسل Z، انتظار تجربه روان و بی‌دردسر داره. اگه تو اپت کندی، ظاهرش شلوغ باشه یا مشتری برای پیدا کردن یه محصول مجبور بشه ده تا کلیک بزنه، مطمئن باش سفارش رو نصفه ول می‌کنه.

و سومین دام خطرناک، اینه که فقط روی کاهش هزینه تمرکز کنی. بله، یکی از مزایای B2B E-commerce کم شدن هزینه‌های نیروی انسانی و عملیاته، ولی اگه همه هدف‌ت صرفه‌جویی باشه و فراموش کنی که باید برای مشتری «ارزش» بسازی، بازی رو باختی. ارزش یعنی راحتی، شفافیت، پیشنهادهای هوشمند، و خدماتی که مشتری رو به موندن ترغیب کنه.

به زبان ساده: پخش دیجیتال یک تغییر فرهنگیه، نه فقط یک تغییر نرم‌افزاری. اگر فقط ابزار رو عوض کنی ولی ذهنیت و فرآیند رو همون قدیمی نگه داری، فرقی با این نداره که همون ماشین فرسوده قبلی رو فقط رنگ بزنی.

 آینده صنعت پخش: تصویر ۵ تا ۱۰ سال آینده

چند سال جلوتر رو تصور کنیم… مثلاً سال 1410. دیگه خبری از ویزیتورهایی که با کاتالوگ و خودکار از مغازه به مغازه برن نیست. نقش اون‌ها کاملاً عوض شده؛ الان بهشون میگن «اکانت منیجر دیجیتال» یا حتی «مدیر رشد مشتری» که همه کارش رو از پشت یک داشبورد آنلاین انجام میده. ارتباط با مشتری، پیگیری سفارش، پیشنهاد تخفیف و حتی مذاکره، همه تو بستر دیجیتال اتفاق میفته.

هوش مصنوعی هم این وسط شده مغز متفکر صنعت پخش. نه تنها سفارش‌های قبلی مشتری رو تحلیل می‌کنه، بلکه قبل از اینکه خودش یادش بیفته، نیاز بعدیش رو پیش‌بینی و پیشنهاد میده. الگوریتم‌ها می‌دونن که فلان سوپرمارکت در منطقه الف، دوشنبه‌ها نوشابه‌اش تموم میشه، یا در محرم فروش خرما و شربت چند برابر میشه، و به‌موقع موجودی رو پر می‌کنن.

مدل‌های مارکت‌پلیس هم بازار رو قبضه کردن. یعنی تامین‌کننده‌ها و خریدارها همگی تو یک بستر مشترک جمع شدن و هر کس می‌تونه محصولش رو مستقیم به خریدار معرفی کنه. دیگه رقابت فقط روی قیمت نیست؛ کیفیت خدمات، سرعت ارسال و پیشنهادهای هوشمند تعیین‌کننده بازیه.

از طرف دیگه، فروشگاه‌های خرد یکی‌یکی یا به زنجیره‌های بزرگ ملحق شدن یا حذف شدن. چون زنجیره‌ها با خرید متمرکز، قدرت مذاکره بالاتر و پلتفرم‌های دیجیتال، قیمت و خدماتی ارائه میدن که مغازه کوچک نمی‌تونه باهاش رقابت کنه.

تو این تصویر آینده، شرکت‌های پخشی که امروز دیجیتال نشن، جایی ندارن. ولی اون‌هایی که از الان روی B2B E-commerce، داده و هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنن، نه‌تنها زنده می‌مونن، بلکه سهم بازار بزرگ‌تری هم می‌گیرن. آینده روشنه… ولی فقط برای کسایی که از الان براش آماده میشن.

حالا چی کار باید کرد؟

خب، حالا که همه مسیر رو دیدیم، یک چیز رو باید روشن بگیم: این تغییر نه یک انتخاب، بلکه یک اجباره. بازار منتظر ما نمی‌مونه، نسل جدید مشتری‌ها هم قرار نیست عادت‌هاشون رو به خاطر مدل قدیمی ما عوض کنن. یا ما باهاشون هماهنگ می‌شیم، یا از بازی حذف می‌شیم.

برای اینکه همین امروز بتونی حرکت رو شروع کنی، یک چک‌لیست کوچیک برات می‌ذارم:

  • وضعیت فعلی رو بسنج: چند درصد فروشت دیجیتاله؟ کدوم محصولاتت بیشترین سهم رو دارن؟

  • مدل مناسب رو انتخاب کن: پلتفرم اختصاصی می‌خوای یا از یک پلتفرم معتبر موجود استفاده می‌کنی؟

  • زیرساخت داده رو فعال کن: شروع به جمع‌آوری و مرتب‌سازی داده‌های فروش و مشتری کن.

  • تیم رو آماده کن: نیروهای فروش رو برای نقش‌های دیجیتال مثل اکانت منیجر آموزش بده.

  • آزمایش کن و اصلاح کن: از یک بخش کوچک بازار شروع کن، نتایج رو بسنج و بهینه‌سازی کن.

هیچ‌کس نمی‌گه این مسیر ساده‌ست، ولی خبر خوب اینه که هر روز که زودتر شروع کنی، جلوتر از رقبا میفتی. فردا که بازار دیجیتال کامل جا افتاد، دیگه فرصتی برای جبران نیست.

پس همین امروز، حتی با یک قدم کوچک، این تغییر رو شروع کن. آینده صنعت پخش، از همین کلیک‌هایی ساخته میشه که امروز انجام میدی.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x