ایده پردازی و خلاقیت، برای داشتن ایده های نو فقط یه جرقه کافیه!
همیشه شنیدیم که میگن: “فکر کن، خلاق باش، ایده بده!” خب معلومه، اگه دنبال پیشرفتی، بدون ایده و خلاقیت هیچجا نمیرسی. ایدههای تازه مثل جرقهان، میتونن راههای جدیدی جلو پات بذارن که قبلاً حتی بهشون فکر نکرده بودی.
توی زندگی، کار، کسبوکار، بازاریابی، تبلیغات یا هر چیزی که فکرشو بکنی، ایده پردازی حکم بنزین موتور پیشرفتتو داره. یعنی هر جا که بخوای یه حرکت جدید بزنی، اول باید ایده داشته باشی.
اما حواست باشه، ایده پردازی فقط توی سرت نمیچرخه! باید با بقیه در میون بذاری، با دوستا و همفکرا بشینی بارش فکری راه بندازی، نظراتو بریزی رو میز. اونجاست که جرقهها شعله میشن.
راستی، سوال داشتی؟ ایدهای به ذهنت رسید؟ یا دنبال یه جایی واسه همفکری میگردی؟ بیا توی کلوپ کسب و کار، اونجا با هم میتونیم کلی ایده بسازیم، روش فکر کنیم و ببینیم چی در میاد!
خب اصلاً ایده پردازی یعنی چی؟
همیشه بهمون گفتن: “ایده بده! خلاق باش!” ولی واقعاً ایده پردازی چیه؟ چه شکلی باید باشه؟ چارچوب داره یا همینجوری باید بپری وسط؟ مخصوصاً وقتی حرف از تولید محتوا میزنیم، ایده پردازی میتونه فرق بین یه محتوای معمولی و یه محتوای ترکون رو رقم بزنه.
بعدش چی؟ خب محتوایی ساختی، حالا نوبت اینه که برای تبلیغش هم خلاق باشی. یعنی باید یه بار دیگه دست به دامن ایدههات بشی؛ ایده پردازی توی تبلیغات خودش یه داستانه.
ایده پردازی و خلاقیت یعنی چی واقعاً؟
ببین، ایده یه چیز پیچیده و عجیب نیست! در اصل، یه تصویر ذهنیه، یه جرقه توی مغزت که میگه: “آها! میتونم اینجوری حلش کنم!” یعنی اولین قدم برای اینکه از یه مشکل خلاص شی، همینه.
حالا چون سالها تدریس داشتم، یه جمله رو خیلی شنیدم:
“من کلی ایده دارم!” یا “ایدهم اینه که بشه باهاش فلان کارو کرد…”
خب خیلی خوبه، اما فقط ایده داشتن کافی نیست. باید یاد بگیری چجوری پرورشش بدی.
ایده در واقع یه نوع نوآوری ذهنیه، یه جرقه که شاید اولش کوچیک باشه ولی میتونه دنیات رو عوض کنه. حالا این نوآوری باید توی چه قالبی باشه؟ خیلیا فکر میکنن باید کاملاً آزاد باشن، هیچ محدودیتی نباشه. ولی نکته اینجاست که آزادی مطلق خیلی وقتا جلوی خلاقیتو میگیره!
پس چی؟ آزاد باش یا محدود؟
جواب اینه: یه بازی در محدوده. یعنی چی؟ یعنی یه چارچوب کوچیک داشته باشی که توش هر چقدر دلت میخواد بچرخی و فکر کنی. محدودیت کوچیک، باعث میشه خلاقیتت قلقلک بخوره!
فکر کن یه بوم نقاشی داری. اگه بگن هر جا دلت خواست بکش، شاید سردرگم شی. ولی وقتی یه فریم داری، حال میده توی همون فضا بهترین اثر رو خلق کنی.
خبر خوب اینه که…
ایده پردازی و خلاقیت مثل عضلهس! هر چی بیشتر تمرینش بدی، قویتر میشه. هر روز با خودت تمرین کن، بپرس:
“چجوری میتونم این کارو یه جور دیگه انجام بدم؟”
“چی میشه اگه اینجوری نباشه و اونجوری باشه؟”
و مهمتر از همه، خلاقیت فقط برای دل خوشی نیست!
میتونه یه راه پول درآوردن باشه، میتونه میونبر موفقیتت باشه. یه ایدهی هوشمندانه، میتونه کاری کنه که یه شبه راهی بری که بقیه ماهها توش موندن.
مراحل ایده پردازی و خلاقیت: از جرقه تا واقعیت
ببین، هر ایدهای یه داستان داره. یه مسیره که باید بری تا از یه فکری که تو ذهنت جرقه زده، برسی به یه چیزی که دستت میگیری و میگی: “این ایده منه!” این مسیر سه مرحله داره:
۱. تولد ایدهها: بزن به سیم آخر!
اولین قدم اینه که هر چی ایده به ذهنت میرسه، بریزی بیرون. اینجا کمیت مهمتر از کیفیته. یعنی چی؟ یعنی نترس که ایدهت عجیب باشه یا ساده. فقط بریز روی کاغذ!
تو این مرحله قضاوت تعطیل! ذهنتو روی یه موضوع متمرکز کن، ولی بذار آزاد بگرده، هر چی دلش میخواد فکر کنه.
میخوای برای کسبوکارت یه حرکت بزنی؟ میخوای تبلیغاتتو خاصتر کنی؟ یا حتی دنبال یه راه سادهتر برای انجام کارای روزمرهای؟ هر چی هست، فقط شروع کن به فکر کردن و بنویس.
نکته: بعضی از بهترین ایدهها از جاهایی میاد که انتظارشو نداری!
۲. انتخاب ایده: حالا وقت فیلتره!
وقتی کلی ایده ریختی روی میز، وقتشه دست به انتخاب بزنی. اینجا باید بپرسی:
“کدوم یکی از اینا کاربردیه؟ کدومش میتونه واقعاً یه چیزی رو تغییر بده یا بهتر کنه؟”
یه اشتباه: بعضیا فکر میکنن ایده خوب باید حتماً خیلی عجیب باشه. نه لزوماً! یه ایده خوب میتونه خیلی ساده باشه، ولی یه روش قدیمی رو راحتتر کنه یا یه روند جدید بسازه.
اصلش اینه که به درد بخوره، نه فقط خاص باشه!
۳. پیادهسازی ایده: از خیال تا عمل!
خب حالا ایده رو داری. ولی اگه فقط توی ذهنت بمونه، میشه یه خواب خوش.
ایده تا وقتی پیاده نشه، هیچ کاری نکردی. باید بهش جون بدی، یه نقشه براش بکشی و شروع کنی قدم به قدم اجرایی کردنش.
یادت باشه، حتی خفنترین ایدهها هم بدون عمل، فقط خیالپردازیه! کاری که بقیه نمیکنن اینه که واقعاً وارد عمل بشن. تو همون کسی باش که ایدههاش رو میبره تو میدون.
توی هر مرحله از این مسیر، مهمه که صبور باشی. بعضی وقتا ایده خوب همون اول نمیاد. بعضی وقتا پیادهسازیش بیشتر طول میکشه. ولی مهم اینه که شروع کنی و ادامه بدی.
تمرکز کن رو ایدهت، ولش نکن!
ببین، اینکه یه ایده به ذهنت میرسه فقط شروع ماجراست. اگه میخوای از اون یه چیز درست و حسابی دربیاری، باید روش زوم کنی. باید هی بری سراغش، باهاش کلنجار بری، ورش بداری زیر و رو کنی.
تمرکز = سوخت خلاقیت
وقتی رو یه ایده تمرکز میکنی، خلاقیتت کمکم قل قل میکنه. انگار ذهنت شروع میکنه به جوشیدن. اما اگه نمیتونی تمرکز کنی، یه کم صادق باش با خودت. شاید یه مشکلی هست که باید درستش کنی.
چرا نمیتونی تمرکز کنی؟ چند احتمال:
خواب درست و حسابی نداری؟
خب معلومه مغزت هنگ میکنه. وقتی خستهای، تمرکز تعطیل!کلاً حواسپرتی؟
گوشی دستته، یه نوتیف میاد، وسط فکر کردن میری سراغ اینستا… باید یه کاری کنی واسه این مشکل.محیطت بهمریختهست؟
دور و برت شلوغه، میز کارت شبیه انباره؟ اول یه کم جمع و جور کن.اصلاً اولویت فکریت چیز دیگهست؟
شاید ته دلت نمیخوای واقعاً روی این ایده وقت بذاری. یه چیز دیگه ذهنتو مشغول کرده.نکنه فقط جوگیر شدی؟
بعضی وقتا یه شوق الکی میاد سراغمون. فکر میکنیم الان باید یه کار خفن کنیم، ولی تهش هیچی نمیشه. باید ببینی واقعاً این ایده به دردت میخوره یا فقط یه هیجانه.
حرف دل؟
برای هر کدوم از اینا میشه ساعتها حرف زد. ولی یه چیزی رو بدون: تمرکز یعنی انتخاب! یعنی بگی: “این ایده مهمه، میخوام بهش وقت بدم.”
حالا اگه سوال داری، یا میخوای با بقیه رو ایدهت فکر کنی، بیا توی کلوپ کسب و کار، با هم میتونیم کلی ایده بسازیم و بررسی کنیم چی خوبه و چی نه!
ایده پردازی، برگ برندهت تو بازی رقابته!
ببین، الان دیگه بازار هر چیزی شلوغه! هر جا که نگاه میکنی، کلی آدم و شرکت هستن که دارن برای دیده شدن دست و پا میزنن.
حالا چی باعث میشه تو از بقیه بزنی جلو؟
جواب سادهست: ایده پردازی و خلاقیت!
بازی به نفع کی میچرخه؟
اونی که بتونه تو هر بخش از کارش—از تولید گرفته تا تبلیغ و فروش—یه چیز تازه رو کنه، بازی رو میبره!
تو هر حوزهای باشی، اگه بتونی متفاوت فکر کنی و خلاق باشی، میتونی جلو بزنی و بشی پیشتاز بازار.
جلب توجه = فروش بیشتر!
وقتی یه ایده جدید میدی، آدمها توی جامعه هدفت میگن: “اِ! این فرق داره!” و همین باعث میشه بیان سمتت.
وقتی توجه رو جلب کردی، دیگه نصف راهو رفتی. بقیهش میشه فروش بیشتر، مشتریهای باحالتر، و کلی موفقیت.
فقط بیزنس نیست، فرهنگ و اجتماع هم همینن!
اینم بگم: ایده پردازی فقط مال بازار و پول درآوردن نیست.
توی کارهای فرهنگی، اجتماعی، حتی آموزشی هم اونی موفقه که بتونه خلاقتر باشه.
اون سازمانی که یه فکر جدید داره، یه حرکت متفاوت میزنه، همیشه از بقیه جدا میشه. مردم دوست دارن با چیزی طرف باشن که براشون تازگی داشته باشه.
فرقی نمیکنه توی چه حوزهای کار میکنی. اگه میخوای توی دنیای امروز دیده شی و بترکونی، باید ایدههات خاص باشه. باید خلاق باشی، وگرنه گم میشی وسط شلوغی بازار.
حواست به مخاطب و بازار باشه، جا نمونی!
ببین، اگه فکر میکنی همهچی رو رواله و همینجوری خوب پیش میری، باید یه هشدار بهت بدم!
اگه ایدهپردازی و خلاقیت توی کارت نباشه، حتی اگه الانم وضع شرکتت خوبه، یه روزی میرسی که رقیبات ازت جلو میزنن. مخصوصاً این استارتاپای جوون و پرانرژی که با فکرای تازهشون میخوان زمین بازی رو عوض کنن.
داستان همیشگی لاکپشت و خرگوش!
یادت هست؟
خرگوش چون فکر کرد جلوئه و خیال راحت شد، لاکپشته با تلاش و تمرکز برد.
تو هم اگه بشینی و بگی “همین خوبه”، یه رقیب زرنگ پیدا میشه که ازت میزنه جلو. چون اون دنبال اینه که کموکاستی هاشو جبران کنه و توی بازار بدرخشه.
ثبات؟ باشه! ولی خلاقیت لازمه!
حتی اگه میخوای کارتو ثابت نگه داری، باز هم بدون ایده و خلاقیت نمیتونی کیفیتتو بالا ببری. بازار هر روز عوض میشه، آدمها دنبال چیزای جدیدن. باید یه فکری بکنی که همیشه جذاب بمونی.
بازار رو بشناس، مخاطب رو درک کن!
اینجا قضیه جدیتر میشه. برای اینکه خلاقیتت جواب بده، باید بدونی داری برای کی کار میکنی.
جامعه هدفت کیه؟
چی خوشحالشون میکنه؟ از چی بدشون میاد؟
چرا از بعضی محصولا خرید نمیکنن؟
مشکل محصولات بقیه چیه که میتونی روش دست بذاری؟
وقتی دقیق بفهمی مخاطبت چی میخواد، میتونی ایدههایی بدی که مستقیم بخوره به هدف!
اینجاست که خلاقیتت نه فقط قشنگ، بلکه پولساز میشه.
اگه میخوای واقعا پیشرفت کنی، دست از سر بازار برندار. هی نگاه کن، هی تحلیل کن، هی بفهم چی تغییر کرده. اون وقت ایدههات میشن برگ برندهت برای بردن دل مشتریها و جلو زدن از بقیه.
چجوری خلاقتر باشیم؟ چند تا راه ساده و کاردرست!
خب حالا که فهمیدیم خلاقیت و ایدهپردازی چقدر مهمه، سوال اینه: چطوری میتونیم بیشتر خلاق باشیم؟
یه سری راه و روش هست که اگه رعایتشون کنی، مغزت شروع میکنه به جرقه زدن! بیا با هم مرورش کنیم:
۱. جای درست، زمان درست!
بعضی وقتا یه ایده عالی داری، ولی چون تو زمان یا مکان درست ارائه نمیدی، به باد میره!
مثلاً یه ایده داری برای فروش بستنی خاص تو تابستون، اگه زمستون بیای باهاش وسط بازار، کسی محل نمیذاره.
یا یه ایده برای مناطق گرمسیری داری، نباید تو یه شهر سردسیر خرجش کنی! جای ایدهتو بشناس، زمانشو هم بدون.
۲. تخیلتو ول کن، دنیارو عوض کن!
بذار ذهنت پرواز کنه! یه مثال بزنم:
سال ۱۹۷۷ تو فیلم “جنگ ستارگان”، یه عینک نشون دادن که واقعیت مجازی رو پیشبینی کرده بود. اون موقع همه گفتن تخیله! ولی امروز چی؟ گوگل و کلی شرکت دیگه دارن پول درمیارن از همون تخیل!
پس ایدههای عجیب امروز، میتونن دنیای واقعی فردا باشن.
۳. ایدههاتو بنویس، گمشون نکن!
ایدهها مثل جرقهان، یه لحظه میان و اگه ننویسیشون، پر!
حتماً یه دفتر، یا حتی گوشیتو بردار و هر ایدهای که به ذهنت میرسه، بنویس. شاید الآن نشه اجراش کرد، ولی کی میدونه؟ شاید چند وقت دیگه همون ایده بشه پایه یه استارتاپ خفن!
۴. با آدمای خلاق بچرخ!
آدمای خلاق یه انرژی خاص دارن. وقتی باهاشون حرف میزنی، دنیا رو یه جور دیگه میبینی.
اونا به جزئیات دقت میکنن، از یه چیز ساده یه ایده خاص در میارن. همین باعث میشه تو هم ذهنت قلقلک بشه و ایدههات رشد کنه.
دور خودتو پر کن از این مدل آدما!
نتیجه؟ خلاقیت تمرین میخواد!
هیچکس از اول نابغه نبوده. ولی اونی که یاد میگیره چجوری درست فکر کنه و به تخیلاتش بها بده، کمکم میتونه دنیاشو بسازه.
کمبودها، همون چیزیان که خلاقیتت رو روشن میکنن!
بعضی وقتا آدما فقط دنبال چیزای قشنگ و کامل میگردن، ولی یه خلاق واقعی، اول میره سراغ کمبودها و نواقص.
چرا؟ چون همین نقصها میشن جرقه یه ایده جدید! یه مشکلو میبینی، به خودت میگی:
“چجوری میتونم اینو بهترش کنم؟”
خاص باش، فرق کن!
همیشه یه فکری تو سرت باشه:
“چطور میتونم توی کارم متفاوت باشم؟”
دنیا پر شده از آدمایی که کارای تکراری میکنن. اگه دنبال پیشرفت واقعیای، باید از خودت بپرسی:
“بقیه چی رو نمیبینن که من میبینم؟”
“چه تغییری میتونم ایجاد کنم که همه بگن: عجب ایدهای!”
تغییر، جرقه خلاقیت
دنیا همیشه در حال تغییره. اگه حواست به این تغییرات باشه، کلی ایده ناب میتونی از دلشون دربیاری.
چشمتو باز نگه دار، رقبای خودتو زیر نظر بگیر. شاید یه ایدهای رو اجرا کردن که تو میتونی یه نسخه خفنترش رو رو کنی!
خجالت نکش، کمک بخواه!
یه چیزی یادت باشه:
توی مسیر ایده پردازی، کمک گرفتن نشونه ضعفت نیست، نشونه هوشته!
با بقیه مشورت کن، سوال بپرس، ایدهتو بنداز وسط ببین بقیه چی میگن. همین گفتوگوها باعث میشه ذهنتو قلقلک بدی و از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه کنی.
مطالعه، غذای خلاقیت
مطالعه رو هیچ وقت ول نکن.
وقتی بیشتر میدونی، بیشتر میتونی فکر کنی. اطلاعات بیشتر یعنی دستت بازتره برای ایدههای قویتر.
هر چقدر بیشتر بخونی، یاد بگیری، باهوشتر از رقبات میشی و میتونی یه سر و گردن بالاتر باشی.
آیندهنگر باش، ولی واقعبین!
وقتی داری به ایدهت فکر میکنی، فقط به هیجانش نچسب!
به اینم فکر کن که چه چالشهایی ممکنه سر راه باشه.
چه چیزایی ممکنه اذیتت کنه؟
چطور میتونی جلوشونو بگیری؟
یه نکته مهم: تبلیغات رو فراموش نکن!
فقط اینکه یه ایده خوب داشته باشی کافیه؟ نه!
باید بتونی درست معرفیش کنی.
یه ایده خوب وقتی میدرخشه که مردم ازش باخبر شن. پس به تبلیغ و معرفی ایدهت هم فکر کن. ببین چطور میتونی توجهها رو جلب کنی.
اجزای اصلی خلاقیت: از فکر تا عمل!
ببین، خلاقیت فقط یه چیز مبهم و شاعرانه نیست! یه فرمول سهمرحلهای داره که اگه درست پیش بری، میتونی هر ایدهای رو به نتیجه برسونی:
خلق ایده (یه جرقه ذهنی بزن!)
انتخاب ایده درست (از بین ایدهها، اون که به کارت میاد رو جدا کن)
پیادهسازی ایده (برو تو عمل، نشین فقط فکر کن!)
یه روش خفن: SCAMPER
اگه میخوای تو ایدهپردازی حرفهایتر باشی، حتماً روش SCAMPER رو امتحان کن. این یه تکنیک کاربردیه که کمکت میکنه ایدههات رو بچرخونی، زیر و رو کنی و از دل همونا یه چیز ناب بکشی بیرون.
طوفان فکری: بزن بارون ایده بباره!
یکی از بهترین روشها برای خلاقیت، همون طوفان فکری معروفه!
تو این روش مهم نیست ایدهت خندهداره، عجیبه، شدنیه یا نه… فقط بنویس!
همه چی رو بریز رو کاغذ، بعداً میشه بررسیش کرد.
جالبتر اینه که گاهی میتونی چند تا ایده رو با هم قاطی کنی و یه ترکیب فوقالعاده بسازی!
بهتره تنها نباشی!
طوفان فکری رو اگه چندنفره انجام بدی، خیلی جواب میده.
وقتی ایدهها زیاد شد، حالا وقتشه یه لیست درست کنی و بشینی دونهدونه بررسیشون کنی.
میتونی یه نقشه بکش، یه شکل گرافیکی درست کنی و ببینی کدوم ایده به کدوم ربط داره، کدوم بهتره.
یه بازی جالب: ایده رو فرضی اجرا کن!
یه کار باحال که خیلی کمک میکنه اینه که فرض کن اون ایده رو اجرا کردی.
چی شد؟
چه فایدههایی داشت؟
کجاها مشکل خورد؟
اگه دوباره بخوای اجراش کنی، چی رو بهتر میکنی؟
این تمرین خیلی کمک میکنه بفهمی ایدهت واقعاً ارزش داره یا باید یه کم بیشتر روش کار کنی.
شرکتهای بزرگ چیکار میکنن؟
اینو بدون: توی شرکتای خفن دنیا، ایدهپردازی یه چیز جدیه!
اونا هر ماه از کارمنداشون نظرسنجی میکنن، ایدههاشونو میگیرن و بررسی میکنن. چون میدونن هر کسی توی تیم میتونه یه فکر ناب داشته باشه که شرکتو بکشه بالا.
جمعبندی: خلاقیت یه سبک زندگیه!
اگه این مسیر رو بری، یعنی خلق کنی، انتخاب کنی، اجرا کنی، و همیشه ذهنتو باز نگه داری، میتونی واقعاً به چیزی که میخوای برسی.
چطوری خلاقتر و ایدهپردازتر بشیم؟
خلاقیت و ایدهپردازی، دو تا مهارت طلاییان که اگه داشته باشی، تو هر کاری که بکنی یه سر و گردن از بقیه بالاتری. مهم نیست تو زندگی شخصی دنبال راهحل بهتری باشی یا تو کار و کسبوکارت بخوای بدرخشی، این دوتا همیشه به کارت میان.
اینا چند تا نکته خفن برای اینکه خلاقیتتو بترکونی:
۱. بیشتر بخون، بیشتر بدون!
مطالعه و تحقیق توی زمینههای مختلف، ذهنتو باز میکنه. باعث میشه از زاویههای جدید به مسائل نگاه کنی و ایدههای تازه پیدا کنی.
۲. نوآوری یعنی قید و بندها رو بشکن!
بذار ذهنت راحت باشه، از چارچوبهای همیشگی بیای بیرون. نگاهت رو تازه کن، ببین میتونی یه راه جدید برای حل یه مشکل قدیمی پیدا کنی؟
۳. با بقیه تیم شو!
وقتی تو یه گروه کوچیک با بقیه کار میکنی، میتونی ایدههاتو بندازی وسط، نظر بگیری، و از فکرای بقیه هم الهام بگیری. با هم زدن طوفان فکری همیشه جواب میده!
۴. خلاقیت رو تمرین کن!
درست مثل ورزش، خلاقیت هم با تمرین قویتر میشه. هر روز یه مسئله کوچیک بردار و سعی کن یه راه حل جدید براش پیدا کنی.
۵. خودتو بشناس!
بدون تو چی توش قویای، کجاها گیر میکنی. اگه نقاط ضعفتو بدونی، راحتتر میتونی روشون کار کنی و موانع رو دور بزنی.
۶. از تکنولوژی کمک بگیر!
الان کلی ابزار باحال هست که میتونه کمکت کنه بهتر فکر کنی، ایدههات رو بسازی و حتی تستشون کنی. از این ابزارها استفاده کن، وقتشه خلاقیت دیجیتالی رو هم تجربه کنی!
ایدهپردازی و خلاقیت فقط یه استعداد ذاتی نیست، یه مهارته که با تمرین و توجه به این نکات، میتونی حسابی توش پیشرفت کنی.
شروع کن، تمرین کن، و ببین چطور هر روز خلاقتر میشی!
داستان موفقیت Airbnb
یه نمونه فوقالعاده از خلاقیت توی کسبوکار، Airbnb هست.
ایدهشون ساده بود:
“چرا وقتی خونه خالی داریم، نباید بتونیم مثل یه هتل اجارهش بدیم؟”
اون موقع کسی فکر نمیکرد مردم بخوان خونهشون رو به غریبهها بدن! ولی Airbnb با همین ایده خلاقانه، دنیای سفر و اقامت رو زیر و رو کرد.
یه مشکل دیدن (هزینه بالای هتل)
یه راهحل خلاقانه دادن (استفاده از خونههای مردم)
و با پیادهسازی درست، الان یکی از بزرگترین پلتفرمهای دنیاست!
تمرین خلاقیت: الان وقتشه که امتحانش کنی!
یه مشکل یا نیاز کوچیک از زندگی یا کارت انتخاب کن.
حالا بدون اینکه خودتو سانسور کنی، ۳ تا ایده خلاقانه براش پیدا کن.
میتونی از روش طوفان فکری استفاده کنی، یا یه نگاهی به روش SCAMPER بندازی.
چکلیست خلاقیت روزانه:
امروز یه چیز جدید خوندم یا یاد گرفتم؟
یه مشکلی رو از یه زاویه جدید نگاه کردم؟
یه ایده (هر چقدر ساده) نوشتم؟
با یه نفر درباره یه ایده حرف زدم؟
سعی کردم یه چیز معمولی رو بهتر کنم؟
حالا وقتشه SCAMPER رو بشناسی!
SCAMPER یه روش فوقالعاده برای اینه که بتونی یه ایده معمولی رو از چند زاویه مختلف ببینی و یه چیز ناب از توش دربیاری!
با SCAMPER یاد میگیری چطور جایگزین کنی، ترکیب کنی، تغییر بدی، استفاده جدید پیدا کنی و کلی تکنیک خلاقانه دیگه.
برای یادگیری این روش خلاقانه، این مقاله رو از دست نده!
تو چی فکر میکنی؟
چه ایدهای تو ذهنت هست که میخوای روش کار کنی؟
کجاها دنبال خلاقیت بیشتر بودی و چی جواب داده؟
نظرتو توی کامنتها بنویس، با هم ایدههامون رو بررسی کنیم و خلاقیت رو واقعی کنیم!
خلاقیت کوانتومی: جایی که ایدهها بینهایتن!
تا اینجا درباره روشهای مختلف ایدهپردازی و خلاقیت حرف زدیم، اما حالا میخوایم یه نگاه عمیقتر و متفاوتتر بندازیم.
نگاهی از جنس فیزیک کوانتوم. شاید بگی فیزیک چه ربطی به خلاقیت داره؟ ولی صبر کن…
دنیای ایدهها، شبیه دنیای کوانتومه!
توی فیزیک کوانتوم، ذرات میتونن همزمان توی چند حالت باشن.
یه الکترون میتونه اینجا باشه و همزمان یه جای دیگه، تا وقتی که یکی بیاد و مشاهدش کنه.
خلاقیت هم همینه!
ایدهها همزمان میتونن چند شکل داشته باشن.
بستگی داره چجوری نگاهشون کنی، چطور لمسشون کنی.
خلاقیت کوانتومی یعنی بازی با احتمالات
وقتی داری ایدهپردازی میکنی، قرار نیست یه جواب قطعی پیدا کنی.
باید خودتو آماده کنی که:
هر ایده چندین احتمال داره.
هیچ چیز قطعی نیست، مگر اینکه تو انتخابش کنی.
میتونی بین گزینهها بچرخی، آزمایش کنی، و بهترین مسیر رو پیدا کنی.
با تناقضها دوست باش!
توی کوانتوم، گاهی دو چیز متضاد با هم وجود دارن.
توی خلاقیت هم همینطوره:
شاید یه ایده هم ساده باشه، هم پیچیده.
هم شدنی باشه، هم فعلاً نشدنی.
ولی این تناقضها خودشون خلاقیت میسازن!
نتیجه؟ تو خالق دنیای ایدههات هستی!
وقتی با نگاه کوانتومی به خلاقیت نزدیک میشی، میفهمی که:
ذهن تو محدود نیست.
هر ایده فقط یه احتمال از بینهایت احتماله.
تو انتخاب میکنی کدوم رو واقعی کنی!
متاسفانه جزوات شما در سایت “ایران توشه” داره فروخته میشه
http://irantooshe.ir